تصور کن که یه کارخونه بزرگ داری که باید هزاران محصول رو در طول روز تولید کنه. برای اینکه همه چیز درست پیش بره و محصولات با کیفیت تولید بشن، باید دقیقاً بدونی هر بخش از کارخونه چقدر منابع و زمان نیاز داره تا کارها رو انجام بده. حالا بیا این مفهوم رو بیاریم به دنیای فناوری؛ جایی که به این محاسبات و تخصیص منابع میگیم "بار کاری" یا همون workload. این مفهوم یکی از کلیدهای مدیریت موفقیت آمیز سیستمها و اپلیکیشن هاست. از رایانش ابری گرفته تا دیتاسنترها، فهمیدن و مدیریت درست بارهای کاری میتونه به کسب وکارها کمک کنه تا بهترین عملکرد رو داشته باشن و از منابع شون بهینهترین استفاده رو ببرن.
خب، بریم سراغ اینکه اصلاً بار کاری (یا همون workload) چیه و چرا اینقدر تو دنیای فناوری مهم شده.
به زبان ساده، بار کاری یعنی وقتی یه سیستم یا شبکه بخواد یه کار خاصی رو انجام بده، چقدر زمان و منابع (مثل پردازنده، حافظه، و غیره) لازم داره تا اون کار به نتیجه برسه. بار کاری نشون میده که چقدر از تواناییهای یه سیستم توی یه لحظه خاص درگیر هست.
حالا تو دنیای فناوری اطلاعات (IT)، این اصطلاح کم کم معنیهای بیشتری پیدا کرده، مخصوصاً با ظهور رایانش ابری (cloud computing). به طور کلی، وقتی از بار کاری صحبت میکنیم، داریم به یه کار یا فرآیند کامپیوتری اشاره میکنیم که برای انجامش به منابعی مثل قدرت پردازشی، فضای ذخیره سازی، حافظه و شبکه نیاز داریم.
در فضای رایانش ابری، بار کاری میتونه هر نوع سرویس، اپلیکیشن یا قابلیتی باشه که از منابع ابری استفاده میکنه. مثلاً ماشینهای مجازی، پایگاههای داده، اپلیکیشن ها، میکروسرویس ها، نودها و خیلی چیزهای دیگه، همگی به عنوان بارهای کاری در نظر گرفته میشن.
بارهای کاری میتونن از یه کار ساده مثل اجرای یه اپلیکیشن یا محاسبه، تا عملیات پیچیدهتر مثل پردازش دادههای بزرگ یا اجرای یه مجموعه اپلیکیشنهای متصل به هم، متغیر باشن. مدیریت این بارهای کاری توی دنیای IT خیلی مهمه، چون مستقیم روی عملکرد سیستم، هزینه ها، پایداری و در نهایت موفقیت کسب وکارها تاثیر میذاره.
با پیشرفت رایانش ابری و مجازی سازی، مدیریت بار کاری پیچیدهتر شده. استفاده از منابع ابری ترکیبی (hybrid cloud)، چندابری (multicloud) و عمومی (public cloud) باعث شده که بارهای کاری بتونن روی پلتفرمها و مکانهای مختلف پخش بشن، که هر کدومشون نیازها و ویژگیهای مدیریت خاص خودشون رو دارن.
برای اینکه بتونیم از پس این پیچیدگیها بر بیایم، سازمانها از ابزارهای پیشرفته استفاده میکنن. ابزارهایی مثل APIهای بک اند، نرم افزارهای اتوماسیون بار کاری، تحلیلهای پیش بینی کننده مبتنی بر هوش مصنوعی، و پلتفرمهای مدیریت ابری (مثل Amazon Web Services (AWS)، Google Cloud Platform، IBM Cloud و Microsoft Azure) کمک میکنن تا این بارهای کاری بهتر مدیریت بشن.
شرکتها همچنین استراتژی هایی مثل "جایگذاری بار کاری" رو استفاده میکنن، که تو این استراتژی تصمیم میگیرن هر بار کاری توی چه مکانی بهتر کار میکنه. این تصمیم گیری بر اساس عواملی مثل هزینه، عملکرد، چرخه عمر، الزامات قانونی و نیازهای کسب وکار انجام میشه تا مطمئن بشن که هر بار کاری توی بهترین محیط برای نیازهای خاص خودش اجرا میشه.

بارهای کاری میتونن خیلی ساده باشن، مثل اجرای یه اپلیکیشن، یا پیچیدهتر باشن، مثل اجرای یک اکوسیستم از اپلیکیشنهای متصل به هم. بین این دو حالت هم کلی تنوع وجود داره. برای اینکه بتونیم بارهای کاری رو به درستی اجرا کنیم، گاهی اوقات نیاز داریم از چند نوع بار کاری مختلف استفاده کنیم.
چند نوع کلیدی بارهای کاری عبارتند از:
این نوع بارهای کاری شامل تعاملات لحظه ای و به صورت Real-Time با کاربران هستن، معمولاً به شکل تراکنشهای کوتاه آنلاین. برای اجرای این نوع بارها، سیستم هایی لازم داریم که بتونن چندین کاربر همزمان رو مدیریت کنن و پاسخهای سریع و پایدار ارائه بدن. به همین دلیل، این نوع بارهای کاری معمولاً توی سایتهای تجارت الکترونیک استفاده میشن تا خریدها، پرداخت ها، جستجوی محصولات و موارد مشابه رو مدیریت کنن.
بارهای کاری دسته ای شامل وظایف غیر تعاملی هستن که به صورت انبوه و معمولاً به ترتیب پردازش میشن. این بارها به پردازش زیادی نیاز دارن و به همین دلیل توی محیط هایی که حجم زیادی از دادهها رو پردازش میکنن، رایج هستن. مثال هایی از این نوع بارها شامل پردازش حقوق و دستمزد، صدور صورت حسابها و مدل سازیهای هواشناسی هستن. این بارها اغلب در ساعات غیر اوج اجرا میشن تا با بارهای کاری تعاملی یا تراکنشی تداخل نداشته باشن. بارهای کاری دسته ای همچنین نیاز به پردازش موازی دارن، یعنی وظایف به زیرمجموعههای کوچکتر تقسیم میشن و همزمان روی چندین سرور و پردازنده اجرا میشن.
بارهای کاری تحلیلی با جستجوهای پیچیده ای روی مجموعه دادههای بزرگ شناخته میشن. برخلاف بارهای کاری تراکنشی که شامل تراکنشهای ساده و کوچیک هستن، این بارها تحلیلهای عمیق داده ای انجام میدن – اغلب با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین – تا الگوها، ارتباطات و بینشها رو شناسایی کنن. به خاطر نیاز به سرعت بالا در پردازش داده، این بارها معمولاً در انبارهای داده و تحلیل دادههای بزرگ استفاده میشن.
بیشتر اپلیکیشنهای سازمانی به پایگاههای داده متکی هستن تا کار کنن. اگه یه پایگاه داده به درستی کار نکنه، گلوگاه هایی برای اپلیکیشن هایی که ازش استفاده میکنن ایجاد میشه. بارهای کاری پایگاه داده به بهینه سازی و افزایش سرعت عملکرد جستجوها برای اپلیکیشنهای وابسته به پایگاه داده کمک میکنن. این بارها به تیمها اجازه میدن معیارهایی مثل مصرف حافظه و CPU، توان ورودی/خروجی (I/O) و نرخ اجرای جستجوها رو بررسی و تحلیل کنن.
این بارها شامل اجرای شبیه سازیها و محاسبات ریاضی پیچیده ای هستن که به قدرت پردازشی زیادی نیاز دارن. مثلاً یک تیم تحقیقاتی هواشناسی ممکنه شبیه سازی الگوهای آب و هوایی مربوط به ال نینو رو اجرا کنه. مثل بارهای کاری دسته ای، این بارها هم تمایل به استفاده از پردازش موازی زیادی دارن.
وقتی تیمها در حال توسعه و تست نرم افزار هستن، معمولاً به بارهای کاری تست و توسعه متکی هستن که وظایفی مثل کامپایل کردن کد، اجرای تستهای واحد و انجام تستهای بار رو انجام میدن. مثل خود فرآیند توسعه، این بارها هم میتونن غیرقابل پیش بینی باشن و ممکنه توسعه دهندهها نیاز داشته باشن منابع رو سریعاً فراهم یا آزاد کنن.
این بارها معمولاً توی محیطهای IT که نیاز به پردازش لحظه ای و خیلی سریع دادهها دارن استفاده میشن تا نتایج فوری ارائه بدن، مثل اپلیکیشنهای معاملات سهام، سرویسهای استریم ویدئو و پلتفرمهای شرط بندی ورزشی.
محیطهای IT روزبه روز پیچیدهتر میشن و نیاز به ابزارها و منابعی دارن که بتونن وظایف مختلفی رو همزمان مدیریت کنن. اینجا هست که بارهای کاری هیبریدی که ترکیبی از انواع مختلف بارهای کاری هستن، به یه دارایی ارزشمند تبدیل میشن.
یه مثال از بارهای کاری هیبریدی میتونه یه اپلیکیشن تحلیل لحظه ای دادهها باشه. این اپلیکیشن دادههای ورودی رو با بارهای کاری تراکنشی پردازش میکنه، جستجوهای پیچیده رو با بارهای کاری تحلیلی روی دادهها انجام میده و گزارشها رو با بارهای کاری دسته ای تولید میکنه.
ظهور رایانش ابری در دهه گذشته باعث توسعه ی انواع جدید بارهای کاری شده، از جمله نرم افزار به عنوان سرویس (SaaS)، اپلیکیشنهای مبتنی بر کانتینر و میکروسرویس ها، ماشینهای مجازی (VMs) و محاسبات بدون سرور. سازمانها حتی در حال بررسی کاربردهایی برای بارهای کاری هوش مصنوعی مولد (Gen AI) هستن. صرف نظر از نوع، بارهای کاری میتونن براساس وضعیتشون (مثلاً stateful یا stateless) و در مورد بارهای کاری ابری، براساس الگوهای استفاده شون (مثل static یا dynamic) هم دسته بندی بشن.
بارهای کاری stateful نیاز دارن که اطلاعات و وضعیت رو از یه جلسه به جلسه دیگه حفظ کنن، به طوری که دادهها از تعاملات قبلی به خاطر سپرده بشن. با یه اپلیکیشن stateful، اگه یه کاربر خارج بشه و دوباره وارد بشه، اپ اطلاعات و فعالیتهای قبلیش رو به خاطر میآره. سیستمهای پایگاه داده که دادهها رو حتی بعد از پایان جلسه حفظ میکنن، مثالهای خوبی از بارهای کاری stateful هستن.
این بارها اطلاعات کاربر رو برای جلسه بعدی ذخیره نمیکنن. هر جلسه به عنوان یه تعامل جدید اجرا میشه و پاسخها مستقل از دادههای قبلی کاربر هستن. بارهای کاری stateless میتونن طراحی اپلیکیشن رو سادهتر کنن، چون توسعه دهندهها نیازی به مدیریت اطلاعات وضعیت ندارن، اما این میتونه شخصی سازی تجربه کاربر رو پیچیدهتر کنه.
بارهای کاری static به طور نسبی از مقدار ثابتی از منابع محاسباتی در طولانی مدت و با برنامه ای مشخص استفاده میکنن.
بارهای کاری dynamic، که بهشون بارهای کاری موقتی هم میگن، منابع محاسباتی رو بر اساس تقاضای محاسباتی تنظیم و پیکربندی میکنن.
قدیما که کامپیوترهای مرکزی بزرگ (mainframe) استفاده میشدن، بارهای کاری بیشتر به نوع استفاده شون دسته بندی میشدن. بارهای تراکنشی کارها رو یکی یکی انجام میدادن تا مطمئن بشن که دادهها درست و دقیق هستن، در حالی که بارهای دسته ای (batch) بدون نیاز به دخالت کاربر اجرا میشدن. بارهای بلادرنگ (Real-time) هم دادهها رو به محض ورود پردازش میکردن.
اما با ورود رایانش ابری، مفهوم بارهای کاری خیلی تغییر کرد. الان دیگه بارهای کاری از مراکز داده محلی به محیطهای ابری منتقل شدن. این تغییر شامل انتقال بارهای کاری به زیرساخت به عنوان سرویس (IaaS)، پلتفرم به عنوان سرویس (PaaS) یا نرم افزار به عنوان سرویس (SaaS) توی محیطهای ابری میشه.
امروزه، توی دنیای رایانش ابری، یه بار کاری میتونه یه اپلیکیشن یا قابلیت ابری یا غیر ابری باشه که روی یه منبع ابری اجرا میشه. ماشینهای مجازی، پایگاههای داده، کانتینرها، نودهای هادوپ و اپلیکیشنها همگی به عنوان بارهای کاری ابری شناخته میشن.
شبکههای ترکیبی و چندابری (hybrid multicloud) خیلی پیچیدهتر از مراکز داده ی قدیمی و محلی هستن. سازمانها باید حالا امنیت و یکپارچگی کانتینرها رو توی ابرهای خصوصی و عمومی، که اغلب توسط چندین ارائه دهنده ی خدمات ابری (CSPs) میزبانی میشن، تضمین کنن. اما خبر خوب اینه که خدمات ابری میتونن بارهای کاری متغیر رو بدون نیاز به سرمایه گذاری اولیه زیاد مدیریت کنن و این باعث میشه هزینهها هم به صرفهتر بشه.
بارهای کاری که روی فضای ابری اجرا میشن، یه سری ویژگیهای خاص دارن که به کمک زیرساختها و معماریهای رایج ابری به دست میارن. این ویژگیها شامل موارد زیر هستن:

اینکه بارهای کاری رو کجا اجرا کنیم، بستگی به نیازهای خاص سازمان و همون بار کاری داره. برای انتخاب بهترین محیط، سازمانها باید عملکرد، امنیت، تطابق با قوانین و هزینهها رو در نظر بگیرن.
بعضی بارهای کاری ممکنه نیاز به سخت افزار یا پیکربندی شبکه خاصی داشته باشن، برای همین مهمه که سیستم عامل ها، وابستگیهای نرم افزاری و سایر نیازهای زیرساختی رو شناسایی کنیم. عملکرد و مقیاس پذیری هم از موارد مهم دیگه ان. مثلاً ممکنه بارهای کاری شما نیاز به عملکرد بالا و تأخیر کم داشته باشن یا لازم باشه سریع بالا یا پایین برن.
مسائل امنیتی و تطابق با قوانین هم تو انتخاب محل اجرای بارهای کاری خیلی مهمن. بعضی قوانین ممکنه اجرا شدن بارهای کاری خاصی رو فقط در زیرساخت داخلی یا ابر خصوصی مجاز کنن. هزینهها هم باید مد نظر قرار بگیرن. خدمات ابری عمومی میتونن برای بارهای کاری با نیاز متغیر، یه راه حل انعطاف پذیر و مقرون به صرفه باشن. ولی بارهای کاری دیگه ممکنه بهتر باشه تو زیرساخت داخلی یا ابر خصوصی اجرا بشن.
فضای ابری یه محیط ایده آل برای انواع مختلف بارهای کاری فراهم میکنه، و بعضی بارهای کاری مخصوصاً برای ابر خیلی مناسب هستن:
ولی باید بدونی که ابر همیشه برای همه بارهای کاری مناسب نیست. سازمانها باید بر اساس نیازها و ویژگیهای هر بار کاری، پلتفرم مناسب رو انتخاب کنن.
وقتی میخوای تصمیم بگیری که کدوم بارهای کاری رو توی زیرساخت داخلی (on-premises) اجرا کنی، باید چند تا فاکتور رو در نظر بگیری:
ابر هیبریدی یه محیط محاسباتی هست که ترکیبی از زیرساخت داخلی و خدمات ابری از یک یا چند ارائه دهنده ی ابری خصوصی یا عمومی رو در کنار هم قرار میده. این نوع معماری ابری به سازمانها این امکان رو میده که از مزایای هر دو نوع زیرساخت داخلی و ابری استفاده کنن.
با استفاده از ابر هیبریدی، سازمانها میتونن بارهای کاری رو بین محیطهای مختلف تقسیم کنن تا نیازهای هر اپلیکیشن یا بار کاری برآورده بشه. مثلاً میتونن بارهای کاری حساس رو توی زیرساخت داخلی نگه دارن تا به الزامات قانونی پایبند باشن، در حالی که بارهای کاری دیگه که نیاز به مقیاس پذیری و انعطاف پذیری دارن رو توی ابر عمومی اجرا کنن.
برای راه اندازی یه محیط ابری هیبریدی، سازمانها باید زیرساختهای لازم مثل شبکه سازی و ارتباطات بین زیرساخت داخلی و خدمات ابری رو داشته باشن. همچنین، نیاز به یک پلتفرم مدیریت ابری، ابزارهای اتوماسیون و راه حلهای امنیتی دارن تا بتونن بارهای کاری رو در محیطهای مختلف مدیریت کنن.
خیلی از سازمانها استراتژی هایی رو ترجیح میدن که بهشون آزادی بیشتری برای استفاده از زیرساخت و اپلیکیشنهای مستقل از ابر میده. این بارهای کاری که به طور مستقل از هر پلتفرم ابری طراحی شدن، یه سری مزایای جذاب دارن:
برای راه اندازی بارهای کاری مستقل از ابر، سازمانها معمولاً از تکنولوژیها و رابط هایی استفاده میکنن که توسط چندین ارائه دهنده ابری پشتیبانی میشن، مثل Kubernetes برای ارکستراسیون کانتینرها و Terraform برای تعریف زیرساخت به عنوان کد.

مدیریت بار کاری به چرخه بی پایان نظارت، کنترل و تخصیص منابع به بارهای کاری اشاره داره. این مسئولیت شامل فرآیندهای مختلفیه که برای بهینه سازی و متعادل سازی توزیع منابع محاسباتی انجام میشه تا بارهای کاری با کمترین وقفه یا خرابی اجرا بشن.
توی یه محیط ابری، مدیریت بار کاری خیلی مهمه چون منابع بین چندین کاربر و اپلیکیشن به اشتراک گذاشته میشه. مدیر بار کاری باید مطمئن بشه که هر بار کاری به منابع مورد نیاز خودش دسترسی داره، بدون اینکه روی عملکرد بارهای کاری دیگه تأثیر بذاره.
مدیریت بار کاری توی محیطهای چندابری (multicloud) که بارهای کاری در چندین پلتفرم ابری پخش شدن، پیچیدهتر هم میشه. برای مدیریت مؤثر بارهای کاری در چند ابر، نیاز به درک دقیقی از قابلیتهای هر پلتفرم ابری و نیازهای خاص هر بار کاری داریم.
مدیریت بار کاری شامل تخصیص منابع محاسباتی مثل CPU، حافظه و فضای ذخیره سازی به بارهای کاری مختلف بر اساس نیازها و اولویت هاشون میشه. تخصیص مؤثر منابع نیاز به نظارت بر مصرف منابع، پیش بینی نیازهای آینده و تنظیم تخصیص منابع به صورت پویا داره.
مدیریت بار کاری همچنین شامل توازن بار، یعنی توزیع بارهای کاری بین منابع محاسباتی مختلف برای بهینه سازی استفاده از منابع و جلوگیری از گلوگاهها میشه. سازمانها معمولاً از تکنیک هایی مثل round-robin، least connections و IP hash برای دستیابی به بارهای متعادل استفاده میکنن.
برای مدیریت بارهای کاری، تیمهای DevOps نیاز دارن بارهای کاری خودشون رو بر اساس میزان اهمیت، نیازهای عملکردی و توافق نامههای سطح خدمات (SLAs) اولویت بندی کنن. اولویت بندی درست باعث میشه بارهای کاری حیاتی منابع لازم برای اجرای بهینه رو حتی در زمان اوج تقاضا دریافت کنن.
نظارت بر عملکرد بارهای کاری و تنظیم تخصیص منابع برای بهینه سازی عملکرد و کاهش هزینهها از اصول مدیریت بار کاریه. این ممکنه شامل مقیاس گذاری خودکار، تنظیم خودکار (autotuning) و سایر تکنیکهای بهینه سازی بشه.
اتوماسیون بار کاری یکی از ابزارهای کاربردی برای شرکت هاییه که زیرساختهای IT پیچیده دارن. این ابزار کمک میکنه تا فرآیندهای IT رو با خودکار کردن زمان بندی، اجرا و نظارت بر بارهای کاری، سادهتر و بهینهتر کنیم. با رشد تحول دیجیتال، اتوماسیون بار کاری تبدیل به یه بخش اساسی برای عملکردهای صحیح IT شده. از جمله مزایای این اتوماسیون میتونیم به موارد زیر اشاره کنیم:
ابزارهای اتوماسیون بار کاری متنوعی در بازار وجود دارن؛ از راه حلهای متن باز مثل Jenkins و Ansible گرفته تا پلتفرمهای پیشرفته ی سازمانی مثل BMC Control-M و IBM Workload Automation. این ابزارها معمولاً امکاناتی مثل زمان بندی وظایف، اتوماسیون مبتنی بر رویداد، نظارت بر بارهای کاری، گزارش دهی و یکپارچه سازی با سایر سیستمها و اپلیکیشنهای IT رو ارائه میدن.
انتقال بارهای کاری به ابر برای سازمانها کلی مزیت داره، اما در کنارش چالشهای امنیتی هم به وجود میاره. وقتی بارهای کاری به ابر منتقل میشن، سطح حملات هم بزرگتر میشه. حتی اگه همه ی کنترلهای امنیتی رو هم پیاده سازی کرده باشی، یه آسیب پذیری روز صفر (zero-day) یا یه تنظیمات اشتباه روی سرور یا سطل ذخیره سازی میتونه خطرات جدی برای بارهای کاری به همراه داشته باشه.
برای حفاظت از بارهای کاری ابری، استراتژیهای امنیتی زیر میتونه کمک کننده باشه:
پلتفرمهای حفاظت از بارهای کاری ابری (CWPP) برای مقیاس پذیری طراحی شدن و میتونن با افزایش تعداد بارهای کاری، همچنان امنیت پایدار رو فراهم کنن، بدون توجه به اینکه محیط ابری چقدر بزرگ باشه. CWPPها بارمحور هستن، یعنی از بارهای کاری محافظت میکنن، بدون توجه به اینکه کجا قرار دارن — در زیرساخت داخلی، در ابر یا در یک محیط هیبریدی. از اونجایی که بارهای کاری به سرعت بین پلتفرمها و زیرساختها جابجا میشن، این نوع حفاظت از بار کاری بسیار ضروریه.
CWPPها به سازمانها یه پلتفرم جایگزین برای جلوگیری از پراکندگی ابزارها ارائه میدن و با حداکثرسازی امنیت از طریق دید متمرکز، مدیریت آسیب پذیری ها، مدیریت دسترسی، حفاظت از بدافزار و موارد دیگه، مشکلات پیچیدگی رو حل میکنن.

مهاجرت بار کاری به انتقال اپلیکیشن ها، دادهها و فرآیندهای IT از یک محیط ابری به محیط دیگه ای گفته میشه. این فرآیند نیاز به برنامه ریزی دقیق و اجرای درست داره تا زمان خرابی کم بشه و از از دست دادن دادهها جلوگیری بشه.
ارکستراسیون بار کاری یعنی هماهنگی و مدیریت اجرای بارهای کاری در محیطهای مختلف ابری. ابزارهای ارکستراسیون میتونن وظایفی مثل تخصیص منابع، توازن بار و مقیاس پذیری رو به صورت خودکار انجام بدن.
مقیاس گذاری افقی (یا همون scaling out) یعنی اضافه کردن نودهای بیشتر به سیستم و توزیع بار کاری بین اونا. به جای اینکه قدرت یک سرور رو بیشتر کنی، میتونی چند تا سرور دیگه اضافه کنی. این نوع مقیاس گذاری ظرفیت سیستم رو افزایش میده و همچنین در صورت خرابی یک نود، کل بار کاری از کار نمیافته.
مقیاس گذاری عمودی (یا همون scaling up) یعنی اضافه کردن منابع بیشتر به یک نود موجود، مثلاً افزایش قدرت پردازشگر (CPU)، حافظه (RAM) یا فضای ذخیره سازی. این نوع مقیاس گذاری باعث بهبود عملکرد اپلیکیشن میشه بدون اینکه نیاز به تغییر کد اپلیکیشن باشه. معمولاً ترکیبی از این دو نوع مقیاس گذاری استفاده میشه، بسته به نیاز و محدودیتهای سیستم.
آسیب پذیری روز صفر یک نقص امنیتی ناشناخته توی یک اپلیکیشن یا سیستم عامل هست که سازنده هنوز ازش خبر نداره. چون این آسیب پذیری ناشناخته است، میتونه بدون هیچ هشداری مورد سوءاستفاده قرار بگیره. توسعه دهندهها هنوز هیچ زمانی برای رفع این نقص نداشتن، به همین دلیل بهش میگن "روز صفر".
بارهای کاری ابری به دو دسته استاتیک و دینامیک تقسیم میشن. بارهای کاری استاتیک همیشه فعال هستن، در حالی که بارهای کاری دینامیک فقط وقتی فعال میشن که نیاز باشه، مثلاً برای اجرای اپلیکیشنهای داخلی اتوماتیک یا راه اندازی نمونههای سرور مجازی.
محاسبات بدون سرور مدلیه که به توسعه دهندهها اجازه میده اپلیکیشنها رو به عنوان توابع مستقل در ابر اجرا کنن، و ارائه دهنده ابری به طور خودکار مدیریت تخصیص منابع رو انجام میده. بارهای کاری بدون سرور بر اساس رویدادها فعال میشن و منابع به صورت پویا بر اساس نیاز اختصاص داده میشن.
مجازی سازی یکی از تکنولوژیهای کلیدی توی رایانش ابریه که به توزیع و جداسازی کارآمد بارهای کاری کمک میکنه. این تکنولوژی اجازه میده که چندین بار کاری روی یک ماشین فیزیکی اجرا بشن، هر کدوم توی محیط مجزا.
در یک محیط ابری، استک اپلیکیشن یا استک بار کاری شامل خدمات ابری هست که برای اجرای اپلیکیشن یا بار کاری استفاده میشه، مثل نمونههای محاسبات ابری، خدمات ذخیره سازی ابری، پایگاههای داده مدیریت شده و ابزارهای DevOps ابری. این استک میتونه با استفاده از یک پلتفرم حفاظت از بارهای کاری ابری (CWPP) مدیریت و محافظت بشه، که کنترلهای امنیتی رو از لایه زیرساخت تا لایه اپلیکیشن ارائه میده.
بارهای کاری مبتنی بر کانتینر یا کانتینری شده به اپلیکیشنها و وابستگی هاشون گفته میشه که توی یک کانتینر بسته بندی شدن و میتونن به صورت مداوم روی محیطهای مختلف اجرا بشن. این نوع بارها سبک هستن و از سیستم عامل مشترک استفاده میکنن، که باعث میشه برای برخی بارهای کاری نسبت به ماشینهای مجازی کارآمدتر باشن.
تاخیر پایین یعنی وقتی یه ورودی پردازش میشه، خروجی موردنظر خیلی سریع تولید بشه. خیلی از فعالیت هایی که نیاز به بازخورد فوری دارن به تاخیر پایین وابسته هستن. مثال هایی مثل بازیهای آنلاین همزمان، معاملات پرسرعت سهام، تماسهای VoIP مثل اسکایپ یا زوم، پخش زنده و حتی بعضی از قسمتهای عملیات خودروهای خودران.
محاسبات لبه ای یعنی پردازش دادهها نزدیک به منبعشون انجام بشه، که این کار باعث کاهش تاخیر و استفاده بهینه از پهنای باند میشه. این مدل پردازش برای بارهای کاری اینترنت اشیا (IoT) که نیاز به پردازش لحظه ای دارن، خیلی مفیده.
دسترسی پذیری سرویس یعنی درصد زمانی که یک بار کاری آماده استفاده هست، یعنی وقتی که بار کاری میتونه وظیفه اش رو به درستی انجام بده. دسترسی پذیری سرویس یکی از معیارهای رایج برای سنجش قابلیت اطمینانه.
قابلیت اطمینان یعنی توانایی یک بار کاری در انجام صحیح و مداوم وظایفش وقتی که ازش انتظار میره. این شامل قابلیت اجرای صحیح بار کاری در طول چرخه عمرش میشه.
پرتفوی فناوری به مجموعه ای از بارهای کاری گفته میشه که برای عملکرد کسب وکار ضروری هستن.
حفاظت از انحراف به فرایند تضمین همخوانی وضعیت فعلی یک سیستم با وضعیت تعریف شده یا مورد نظر اشاره داره، که از تغییرات ناخواسته جلوگیری میکنه. این کار تو محیطهای ابری که تنظیمات میتونن به سرعت تغییر کنن، اهمیت زیادی داره. حفاظت از انحراف شامل نظارت مداوم و استراتژیهای خودکار برای شناسایی و اصلاح انحرافات میشه، که باعث میشه سیستم پایدار، منظم و امن باقی بمونه.
پراکندگی بار کاری یعنی افزایش بی رویه بارهای کاری که معمولاً منجر به استفاده ناکارآمد از منابع و افزایش هزینهها میشه. سازمانها میتونن با اجرای نظارت بر بارهای کاری، به طور منظم بارها رو بهینه سازی کنن و از ابزارهای اتوماسیون و ارکستراسیون استفاده کنن تا از پراکندگی بار کاری جلوگیری کنن.
حالا که مفهوم بار کاری رو از زوایای مختلف بررسی کردیم، میدونیم که چرا این موضوع برای دنیای فناوری این قدر اهمیت داره. از انتخاب بین زیرساخت داخلی و ابری گرفته تا مدیریت، امنیت و حتی اتوماسیون بارهای کاری، همه و همه تأثیر مستقیمی بر عملکرد سیستمها و موفقیت کسب وکارها دارن. درک درست از نیازهای هر بار کاری و استفاده از استراتژیها و ابزارهای مناسب، کلید داشتن یک زیرساخت IT بهینه و قابل اعتماد هست. با این دیدگاه، سازمانها میتونن با اطمینان بیشتری به سمت آینده قدم بردارن و از تکنولوژیهای جدید برای بهبود عملکرد و کاهش هزینهها استفاده کنن.
دوره الفبای برنامه نویسی با هدف انتخاب زبان برنامه نویسی مناسب برای شما و پاسخگویی به سوالات متداول در شروع یادگیری موقتا رایگان شد: