۰ دیدگاه نظر سحر پاشائی
راهنمای سئو برای مبتدی‌ها: سئو داخلی
سرفصل‌های مقاله
  • خلق محتوا
  • فراتر از محتوا: بهینه‌سازی‌های دیگه‌ای که صفحاتت بهش نیاز دارن
  • ساختار URL: نام‌گذاری و سازماندهی صفحات
  • سوالات متداول
  • جمع‌بندی

تو پارت 5اُم از سری مقالات راهنمای سئو برای مبتدی‌ها، می‌خوایم بریم سراغ سئوی درون‌صفحه‌ای (On-Page SEO). این کار شامل نوشتن صفحات وبی می‌شه که دقیقاً به سوالات کاربران جواب بده. البته سئوی درون‌صفحه فقط به محتوا محدود نمی‌شه و بخش‌های دیگه‌ای مثل اسکیما و متا تگ‌ها رو هم شامل می‌شه که توی مقاله بعدی درباره بهینه‌سازی فنی بیشتر توضیح می‌دیم. ولی فعلاً کلاه نویسندگیتو بذار سرت، چون وقتشه محتوای جذاب و کاربردی خلق کنیم! 😉📝

خلق محتوا

حالا که آماده‌ای محتوای سایتت رو بسازی، باید بدونی که ایجاد محتوای خوب فقط به نوشتن چند تا جمله محدود نمی‌شه. محتوای مناسب نه‌ تنها باید برای کاربر جذاب باشه، بلکه باید طوری نوشته بشه که موتورهای جستجو هم به‌راحتی بتونن اون رو درک کنن. بنابراین، در این بخش قراره یاد بگیری چطور از تحقیق کلمات کلیدی که انجام دادی برای نوشتن محتوای باکیفیت و هدفمند استفاده کنی.

قبل از اینکه ادامه این مقاله رو بخونی، یه پیشنهاد جذاب برات دارم! مقاله‌مون درباره "بازاریابی محتوا چیست؟" رو از دست نده. تو این مقاله بهت گفتیم محتوا دقیقاً چیه و تاریخچه و انواع مختلفش رو بررسی کردیم. بعدش به سراغ بازاریابی محتوا رفتیم، از دلایل اهمیتش گفتیم و توضیح دادیم چطور کار می‌کنه. در آخر هم با ارائه استراتژی‌های کاربردی و نکات کلیدی برای داشتن یه بازاریابی محتوای موفق، مقاله رو به پایان رسوندیم.

همچنین، اگه می‌خوای بیشتر در مورد سئو محتوا بدونی، حتماً به مقاله "سئو محتوا چیست؟ (38 نکته طلایی برای بهبود رتبه‌بندی محتوا)" یه سر بزن! تو این مقاله، به بررسی روش‌ها و نکات مهمی پرداختیم که بهت کمک می‌کنن محتوای سایتت رو به بهترین شکل ممکن بهینه کنی و رتبه‌بندی بهتری توی موتورهای جستجو بگیری. این نکات، ترفندهایی هستن که تو مسیر سئوی محتوا حسابی به کارت میاد!

استفاده از تحقیق کلمات کلیدی

تو مقاله قبل (پارت 4اُم) یاد گرفتی چطور بفهمی مخاطبات چجوری دنبال محتوات می‌گردن. حالا وقتشه اون تحقیق‌ها رو عملی کنی. اینجا یه چارچوب ساده برای استفاده از تحقیق کلمات کلیدیت می‌ذارم:

  • کلمات کلیدیت رو بررسی کن و اون‌هایی که موضوع و نیت مشابه دارن رو گروه‌بندی کن. هر گروه می‌تونه یه صفحه باشه؛ نیازی نیست برای هر کلمه یه صفحه جداگانه درست کنی.
  • اگه هنوز این کار رو نکردی، برای هر کلمه یا گروه کلمات، نتایج جستجو رو بررسی کن تا بفهمی محتوایی که باید تولید کنی چه نوع و قالبی داشته باشه. نکاتی که باید بهشون توجه کنی:

○ صفحات رتبه‌دار بیشتر از عکس و ویدیو استفاده کردن یا متن؟

○ محتوای اونا طولانیه یا کوتاه و خلاصه؟

○ محتوای اونا به‌صورت لیست، بولت‌پوینت یا پاراگراف نوشته شده؟

  • از خودت بپرس: "چه ارزش خاصی می‌تونم ارائه بدم که صفحه من رو بهتر از صفحات رتبه‌دار فعلی کنه؟"

با سئوی درون‌صفحه‌ای می‌تونی تحقیق‌هات رو تبدیل به محتوایی کنی که مخاطبات عاشقش می‌شن. فقط یادت باشه که از تاکتیک‌های بی‌ارزش دوری کنی تا به جای اینکه به سایتت ضرر بزنی، کمکت کنه!

تاکتیک‌های کم‌ارزش که باید ازشون دوری کنی

محتوای سایتت باید به سوالات کاربران پاسخ بده، اون‌ها رو توی سایتت هدایت کنه و کمک کنه تا هدف اصلی سایتت رو بفهمن. هدف از تولید محتوا فقط این نیست که توی نتایج جستجو رتبه بگیری؛ رتبه گرفتن ابزاریه برای رسیدن به هدف نهایی: کمک به کاربران. اگه اولویت‌مون فقط رتبه‌بندی باشه، ممکنه وارد دام تاکتیک‌های کم‌ارزش بشیم.

محتوای ضعیف و بی‌کیفیت 

یه روش قدیمی توی استراتژی‌های محتوا این بود که برای هر کلمه کلیدی مختلف، یک صفحه اختصاصی ساخته بشه تا بتونه رتبه صفحه ۱ رو برای اون جستجوها بگیره.

برای مثال، اگه کسب‌وکارت مربوط به فروش لباس عروس بود، شاید صفحه‌های جداگانه‌ای برای "لباس عروس"، "پیراهن عروس"، "لباس‌های عروس"، و غیره می‌ساختی، حتی اگه همه اون صفحات عملاً همون محتوای مشابه رو تکرار می‌کردن. همین کار رو بعضی کسب‌وکارهای محلی هم می‌کردن و صفحه‌های جدا برای هر شهر یا منطقه می‌ساختن، فقط با تغییر نام شهر توی محتوا.

اما این نوع صفحات کمک چندانی به کاربران نمی‌کرد، پس چرا انجامش می‌دادن؟ چون قبلاً گوگل اون‌قدرها هوشمند نبود که تفاوت‌ها و ارتباط بین کلمات و عبارات مختلف رو درک کنه. برای مثال، شاید اگه صفحه‌ای با کلمه کلیدی "لباس عروس" داشتی، ولی کاربران با "پیراهن عروس" جستجو می‌کردن، گوگل متوجه این ارتباط نمی‌شد.

این کار باعث تولید انبوهی از صفحات ضعیف و بی‌کیفیت توی اینترنت شد، که گوگل با به‌روزرسانی معروف به "پاندا" در سال ۲۰۱۱ به این مشکل رسیدگی کرد. این الگوریتم، صفحات بی‌کیفیت رو جریمه کرد و باعث شد که صفحات باکیفیت بالاتر در نتایج جستجو قرار بگیرن. گوگل همچنان در حال بهبود این فرآینده تا محتوای باکیفیت رو ارتقا بده و صفحات بی‌کیفیت رو پایین بیاره.

گوگل خیلی واضح گفته که به‌جای ساختن چند صفحه ضعیف با کلیدواژه‌های مختلف، باید یه صفحه جامع و کامل در مورد اون موضوع بسازی تا نتیجه بهتری بگیری.

محتوای تکراری

همون‌طور که از اسمش پیداست، "محتوای تکراری" به محتوایی گفته می‌شه که بین چند دامنه یا صفحات مختلف یک دامنه مشترک باشه. اما "محتوای کپی‌شده" یک قدم فراتر می‌ره و شامل دزدیدن و استفاده غیرمجاز از محتوای سایت‌های دیگه‌ست. این می‌تونه شامل این باشه که محتوای یه سایت رو بدون تغییر یا با تغییرات جزئی دوباره منتشر کنی، بدون اینکه هیچ محتوای جدید یا ارزشی بهش اضافه کنی.

البته دلایل منطقی‌ای هم برای وجود محتوای تکراری داخلی یا بین دامنه‌ها وجود داره. به همین دلیل گوگل استفاده از تگ rel=canonical رو پیشنهاد می‌کنه تا به نسخه اصلی محتوا اشاره بشه. اگر هنوز با این تگ آشنا نیستی، نگران نباش! فقط کافیه بدونی که محتوای سایتت باید هم از نظر کلمات و هم از نظر ارزش، منحصربه‌فرد باشه.

پیشنهاد می‌کنم مقالمون در مورد "تگ Canonical چیست و چرا برای سئو ضروری است؟" رو مطالعه کنی تا بیشتر با تگ‌های کنونیکال و کاربردشون آشنا بشی.

کلواکینگ (Cloaking)

یکی از قوانین اصلی گوگل اینه که همون محتوایی رو که به بازدیدکننده‌ها نشون می‌دی، به ربات‌های گوگل هم نمایش بدی. یعنی نباید هیچ متنی رو توی کد HTML پنهان کنی که کاربرهای عادی نتونن ببیننش.

وقتی این قانون نقض بشه، گوگل به این کار می‌گه "Cloaking" و به‌سرعت جلوی رتبه‌گرفتن اون صفحات رو می‌گیره. کلواکینگ به روش‌های مختلفی انجام می‌شه و می‌تونه دلایل مثبت یا منفی داشته باشه. برای مثال، یه زمانی Spotify به کاربران خودش صفحه ورود نشون می‌داد، اما به گوگل محتوای دیگه‌ای ارائه می‌کرد.

توی بعضی موارد، ممکنه گوگل از این تکنیک‌ها چشم‌پوشی کنه چون به تجربه بهتر کاربر کمک می‌کنه. برای اطلاعات بیشتر در مورد محتوای مخفی و برخورد گوگل با این نوع محتوا، می‌تونی به ویدیو‌های آموزشی مثل "چطور گوگل با متن‌های مخفی CSS و Javascript برخورد می‌کنه؟" سر بزنی.

پر کردن صفحه با کلمات کلیدی (Keyword Stuffing)

حتماً این جمله رو شنیدی که "باید فلان کلمه کلیدی رو X بار توی این صفحه استفاده کنی." این طرز تفکر اشتباه درباره استفاده از کلمات کلیدی باعث می‌شه بعضی‌ها فکر کنن که اگه فقط یه کلمه رو چند بار توی صفحه تکرار کنن، حتماً برای همون کلمه رتبه می‌گیرن. اما واقعیت اینه که گوگل دنبال اینه که صفحات سایت شما، علاوه بر استفاده از کلمات کلیدی، ارزش بیشتری هم ارائه بدن. اگه یه صفحه فقط پر از کلمه‌کلیدی باشه و ارزش واقعی نداشته باشه، بیشتر شبیه یه محتوای بی‌روح و رباتی می‌شه. پس باید کلمات کلیدی و عبارات مرتبط رو به صورت طبیعی و قابل فهم برای مخاطب به کار ببری.

یه مثال از پر کردن صفحه با کلمات کلیدی اینه که همه‌ی کلمات هدف‌دار رو همزمان بولد کنی. اوه! (یاد اون روش‌های قدیمی افتادیم!)

محتوای تولید شده خودکار

یکی از بدترین نوع‌های محتوای کم‌ارزش، محتواییه که به صورت خودکار تولید شده. این محتوا معمولاً توسط برنامه‌ها و الگوریتم‌ها تولید می‌شه، نه توسط انسان، و هدف اصلیش هم دستکاری رتبه‌بندی جستجو هست، نه کمک به کاربران. وقتی این نوع محتوا رو می‌خونی، شاید به نظرت بیاد که از کلمات واقعی استفاده شده، ولی خیلی بی‌ربط و غیرمنطقی به نظر میاد، چون پشتش یک انسان قرار نداره!

البته باید بگیم که با پیشرفت‌های یادگیری ماشین، محتوای تولید شده به مرور زمان پیچیده‌تر و طبیعی‌تر هم می‌شه. ولی گوگل در دستورالعمل‌های کیفی خودش بیشتر روی محتوای خودکاری تمرکز می‌کنه که هدفش دستکاری رتبه‌هاست، نه صرفاً هر نوع محتوای خودکار.

راهکار به‌جای این روش‌ها: محتوای 10 برابری بساز!

هیچ فرمول مخفی‌ای برای رتبه گرفتن در نتایج جستجو وجود نداره. گوگل صفحاتی رو در رتبه‌های بالا قرار می‌ده که به نظرش بهترین جواب برای سوالات کاربران باشه. دیگه دوران این گذشته که فقط محتوای تکراری، اسپم‌دار یا مشکل‌دار نباشه و تموم! محتوای تو باید واقعاً ارزشمند باشه و از هر صفحه‌ای که الان توی نتایج جستجو هست، بهتر باشه. این‌طوری گوگل تو رو به عنوان بهترین جواب می‌شناسه. یه راه ساده برای ساخت محتوای بهتر:

  • کلمات کلیدی‌ای که می‌خوای برای اون‌ها رتبه بگیری رو جستجو کن
  • صفحاتی که برای اون کلمات رتبه بالایی دارن رو پیدا کن
  • ببین اون صفحات چه ویژگی‌هایی دارن
  • محتوایی بساز که از اونا بهتر باشه!

ما این مدل محتوا رو "محتوای 10 برابری" می‌گیم. اگه صفحه‌ای بسازی که از هر صفحه‌ای که الان توی نتایج جستجو برای اون کلمه کلیدی هست، 10 برابر بهتر باشه، گوگل بهت پاداش می‌ده و از همه بهتر، به صورت طبیعی لینک هم دریافت می‌کنی! ساختن محتوای 10 برابری کار سختیه، ولی نتیجش توی ترافیک ارگانیک ارزشش رو داره.

فقط یادت باشه، هیچ عدد جادویی‌ای برای تعداد کلمات توی یه صفحه وجود نداره. باید هدف اصلیت رفع نیاز کاربران باشه. بعضی سوالات با 300 کلمه پاسخ داده می‌شن، بعضی‌ها هم شاید 1000 کلمه لازم داشته باشن!

نکته‌ای برای کسب‌وکارهای محلی

اگه کسب‌وکارتون به ارتباط حضوری با مشتری‌ها بستگی داره، حتماً نام، آدرس و شماره تلفن (NAP) خودتون رو به‌طور دقیق و به‌صورت یکسان توی همه جای سایتتون نشون بدین. معمولاً این اطلاعات توی فوتر یا هدر سایت‌های محلی قرار می‌گیرن و همینطور روی صفحات "تماس با ما" هم دیده می‌شن. علاوه بر این، بهتره که از اسکیماهای مربوط به کسب‌وکارهای محلی برای نشون دادن این اطلاعات استفاده کنید. این موارد در بخش "بهینه‌سازی‌های دیگه" توی این مقاله بیشتر توضیح داده شدن.

اگه کسب‌وکارتون چندین شعبه داره، بهتره برای هر مکان یه صفحه‌ی اختصاصی و بهینه‌ شده داشته باشید. مثلاً اگه شعبه‌هایی توی تهران، شیراز و اصفهان دارید، هر کدوم از این شعبه‌ها باید صفحه‌ای مجزا و منحصر‌به‌فرد داشته باشه:

  • example.com/tehran
  • example.com/shiraz
  • example.com/isfahan

هر صفحه باید به طور خاص برای اون مکان بهینه شده باشه. مثلاً صفحه‌ی تهران می‌تونه محتوای خاص همون شعبه رو داشته باشه، NAP شعبه تهران رو نشون بده و حتی نظرات مشتریان اونجا رو منتشر کنه. اگه شعبه‌های زیادی دارید، از ابزارهایی مثل ویجت مکان‌یاب فروشگاه می‌تونید استفاده کنید تا مدیریت راحت‌تری داشته باشید.

لوکال در مقابل ملی و بین‌المللی

فقط یادتون باشه که همه کسب‌وکارها به‌صورت محلی فعالیت نمی‌کنن. بعضی کسب‌وکارها می‌خوان مشتری‌هایی در سطح ملی یا حتی بین‌المللی جذب کنن. به‌عنوان مثال، محصولات سون لرن به مکان خاصی وابسته نیست، اما یه کافه نیاز داره مشتری‌ها به مکان فیزیکیش برن تا قهوه‌شون رو بگیرن.

تو این شرایط، کافه باید سایتش رو برای مکان فیزیکیش بهینه کنه، در حالی که سون لرن می‌تونه روی "آموزش سئو" بدون اضافه کردن مکان خاصی تمرکز کنه.

این که چطوری سایتتون رو بهینه کنید، خیلی بستگی به مخاطب هدفتون داره. پس همیشه یادتون باشه که موقع تولید محتوا برای سایت، مشتری‌هاتون رو توی ذهنتون داشته باشید.

اگه هنوز انرژی دارین و تونستید یه صفحه درست کنید که 10 برابر بهتر از صفحات رقباتونه، یه خسته نباشید حسابی بهتون می‌گم! فقط یه چند تا بهینه‌سازی دیگه مونده که توی بخش‌های بعدی باهاشون آشنا می‌شیم، مثل نامگذاری و سازماندهی محتواتون.

فراتر از محتوا: بهینه‌سازی‌های دیگه‌ای که صفحاتت بهش نیاز دارن

تا حالا فکر کردی که فقط با بزرگ کردن سایز فونت می‌تونی تیترهای متن رو بسازی؟

یا شاید بخوای بدونی چطور می‌تونی کنترل کنی چه عنوان و توضیحی توی نتایج جستجو برای صفحت نمایش داده بشه؟

توی این بخش، با یه سری عناصر مهم دیگه از بهینه‌سازی‌های درون‌صفحه آشنا می‌شی که به موتورهای جستجو کمک می‌کنه تا محتوای ۱۰ برابری (همون 10x) که ساختی رو بهتر درک کنن. پس بزن بریم!

تگ‌های هدینگ (Header Tags)

تگ‌های هدینگ یا همون تگ‌های عنوان، یکی از عناصر HTML هستن که برای مشخص کردن تیترهای صفحه استفاده می‌شن. مهم‌ترین تگ هدینگ همون تگ H1 هست که معمولاً برای عنوان اصلی صفحه به کار میره. مثلاً به این شکل:

<h1>عنوان صفحه</h1>

ما بقی تگ‌ها از H2 تا H6 هستن که به ترتیب اهمیت نزولی میرن. هر صفحه باید یه H1 خاص و منحصربه‌فرد داشته باشه که موضوع اصلی صفحه رو توصیف کنه. این تگ اغلب به‌طور خودکار از عنوان صفحه ساخته می‌شه و معمولاً باید شامل کلمه کلیدی اصلی همون صفحه باشه.

مثلاً فرض کن داریم یه صفحه در مورد سفر به کپنهاگ می‌نویسیم:

<h1>راهنمای سفر به کپنهاگ</h1>
<h2>کپنهاگ در فصل‌های مختلف</h2>
<h3>سفر در زمستون</h3>
<h3>سفر در بهار</h3>

عنوان اصلی (H1) معرف موضوع کلی صفحه‌ست و تیترهای دیگه به ترتیب موضوعات جزئی‌تر رو معرفی می‌کنن. مثلاً تو این مثال، تگ H2 به موضوع خاص‌تری از H1 می‌پردازه و H3 جزئیات بیشتری رو اضافه می‌کنه.

البته یادت باشه که استفاده از تگ‌های هدینگ برای چیزهایی مثل دکمه‌ها یا شماره‌ تماس‌ها جایز نیست! این تگ‌ها باید فقط برای تیترهای اصلی و فرعی محتوات استفاده بشن.

هرچند تگ‌های هدینگ می‌تونن تو رتبه‌بندی سایت توسط موتورهای جستجو تأثیر بذارن، ولی نباید اهمیتشون رو بیش از حد بالا ببری. این تگ‌ها فقط یکی از فاکتورهای بهینه‌سازی درون‌صفحه‌ای هستن و به اندازه محتوای باکیفیت و لینک‌های معتبر تأثیرگذار نیستن. پس تمرکز اصلیت باید روی تجربه کاربران باشه!

لینک‌های داخلی

توی مقالات قبل در مورد اهمیت قابل خزش بودن سایت صحبت کردیم. یکی از بخش‌های مهم این ماجرا، ساختار لینک‌دهی داخلیه. وقتی به صفحات دیگه‌ای از سایتت لینک میدی، نه تنها به موتورهای جستجو کمک می‌کنی تا همه صفحات سایتت رو پیدا کنن، بلکه اعتبار لینک (قدرت رتبه‌بندی) رو هم به صفحات دیگه منتقل می‌کنی و به کاربرات کمک می‌کنی راحت‌تر تو سایتت بچرخن.

مثلاً اگه بخوایم به اهمیت راهنمای سئو برای مبتدی‌ها: شروع سریع تأکید کنیم، می‌تونیم خیلی ساده یه لینک بهش بدیم!

اهمیت لینک‌دهی داخلی ثابت شده‌ هست، اما ممکنه بعضی‌ها گیج بشن که چطور باید این کار رو درست انجام بدن.

دسترسی به لینک‌ها

لینک‌هایی که نیاز به کلیک دارن (مثل منوهای کشویی) معمولاً از دسترس خزنده‌های موتور جستجو خارج می‌مونن. پس اگه تنها راه دسترسی به صفحات داخلی سایتت از طریق این نوع لینک‌ها باشه، ممکنه اون صفحات ایندکس نشن. بهتره از لینک‌هایی استفاده کنی که به طور مستقیم روی صفحه قابل دیدن باشن.

متن لینک (Anchor Text)

متن لینک همون متنیه که برای لینک دادن به صفحات دیگه استفاده می‌کنی. به عنوان مثال، می‌تونیم اینجوری بهش نگاه کنیم:

<a href="https://7learn.com/"></a>
<a href="https://7learn.com/" title="سون لرن">سون لرن</a>

توی نمای زنده، این لینک‌ها به این شکل دیده میشن:

https://7learn.com/
سون لرن

متن لینک به موتورهای جستجو سیگنال میده که محتوای صفحه مقصد چیه. مثلاً اگه من به یه صفحه با انکرتکست "آموزش سئو" لینک بدم، موتور جستجو می‌فهمه که صفحه مقصد در مورد آموزش سئو هست. فقط یادت باشه که زیاده‌روی نکنی! استفاده زیاد از لینک‌های داخلی با متن‌های کلیدی تکراری ممکنه به نظر موتورهای جستجو طوری بیاد که داری تلاش می‌کنی رتبه صفحه رو به شکل مصنوعی بالا ببری. پس بهتره متن لینک‌هات طبیعی و روان باشن، نه ماشینی و تکراری.

راستی! تو مقالات زیر بیشتر در مورد خزنده وب و نحوه کارش و انکرتکست‌ها توضیح دادیم:

Web Crawler چیست؟ (تاثیر خزنده وب بر سئو)
انکرتکست چیست؟

تعداد لینک‌ها

تو راهنمای کلی وبمسترهای گوگل، گفته شده که تعداد لینک‌ها در هر صفحه باید محدود و منطقی باشه (در حد چند هزار تا، نه بیشتر). این نکته بیشتر از اینکه به کیفیت مربوط باشه، به مسائل فنی برمی‌گرده، پس اگه تعداد لینک‌های داخلی زیادی داشته باشی، خود به خود جریمه نمی‌شی، اما این موضوع می‌تونه روی نحوه پیدا کردن و ارزیابی صفحاتت توسط گوگل تأثیر بذاره.

هر چی تعداد لینک‌های یه صفحه بیشتر باشه، میزان اعتباری که هر لینک می‌تونه به صفحه مقصد منتقل کنه، کمتر میشه. یعنی یه صفحه فقط مقدار محدودی اعتبار داره که باید بین لینک‌ها تقسیم کنه.

پس یه قانون ساده رو همیشه به یاد داشته باش: فقط وقتی لینک بده که واقعاً لازمه!

علاوه بر انتقال اعتبار بین صفحات، لینک‌ها به کاربران کمک می‌کنن راحت‌تر صفحات دیگه سایتت رو پیدا کنن. اینجاست که چیزی که برای موتورهای جستجو خوبه، برای کاربرها هم خوبه. تعداد زیادی لینک نه تنها اعتبار لینک‌ها رو کاهش می‌ده، بلکه می‌تونه برای کاربران هم گیج‌کننده و زیاد از حد باشه. فکر کن کاربر وارد صفحه‌ای بشه که اینطوری به نظر میاد:

"به وبسایت باغبانی ما خوش اومدی! ما مقالات زیادی در مورد باغبانی، چگونگی باغبانی و نکات مفید درباره گیاهان، میوه‌ها، سبزیجات، گیاهان چندساله و یک‌ساله داریم. برای یادگیری بیشتر درباره باغبانی به بلاگ ما سر بزن."

وای! این تعداد لینک هم برای کاربر خسته‌کننده‌ست و هم به نظر خیلی غیرطبیعی میاد. گوگل هم ممکنه این نوع محتوا رو "thin content" در نظر بگیره. بهتره همیشه به کیفیت و راهنمایی درست کاربران فکر کنی، اون وقت دیگه نگران تعداد زیاد لینک‌ها نخواهی بود.

ریدایرکت

حذف یا تغییر نام صفحات یه اتفاق عادیه، ولی وقتی این کار رو انجام می‌دی، حتماً لینک‌هایی که به اون URL قدیمی اشاره دارن رو به‌روز کن! حداقل کاری که باید انجام بدی اینه که URL قدیمی رو به آدرس جدیدش ریدایرکت کنی. البته اگه بتونی لینک‌های داخلی رو هم از منبعشون به‌روز کنی، خیلی بهتره. این‌جوری کاربران و خزنده‌ها مستقیماً به صفحه مقصد می‌رسن و لازم نیست از مسیر ریدایرکت عبور کنن. اگه فقط ریدایرکت می‌کنی، حواست باشه زنجیره‌های ریدایرکت طولانی نشه. گوگل پیشنهاد می‌ده که تعداد ریدایرکت‌ها در زنجیره کم باشه، و بهتره از ۳ تا بیشتر نشه و حداکثر ۵ تا باشه.

مثال یه زنجیره ریدایرکت:

(آدرس قدیمی) example.com/location1 →
example.com/location2 →
(آدرس جدید) example.com/location3

حالت بهتر:

example.com/location1 → example.com/location3

بهینه‌سازی تصاویر

تصاویر از اصلی‌ترین دلایل کندی صفحات وب هستن! بهترین راه‌حل برای این مشکل، فشرده‌سازی تصاویرته. البته هیچ نسخه‌ی جادویی‌ای برای فشرده‌سازی تصاویر وجود نداره، ولی امتحان کردن روش‌های مختلف مثل استفاده از گزینه "Save for Web"، تنظیم اندازه تصویر و ابزارهای فشرده‌سازی مثل Optimizilla یا ImageOptim برای مک (یا معادل‌های ویندوز) می‌تونه خیلی مفید باشه. با این روش‌ها می‌تونی بهترین گزینه رو برای فشرده‌سازی انتخاب کنی.

یه راه دیگه برای بهینه‌سازی تصاویر (و بهبود سرعت صفحات) انتخاب فرمت مناسب تصویره.

چطور فرمت تصویر رو انتخاب کنیم

  • اگه تصویرت نیاز به انیمیشن داره، از GIF استفاده کن.
  • اگه نیازی به حفظ وضوح خیلی بالای تصویر نداری، از JPEG استفاده کن و فشرده‌سازی‌های مختلف رو تست کن.
  • اگه نیاز به وضوح بالا داری، از PNG استفاده کن.
  • اگه تصویرت پر از رنگ‌های متنوعه، PNG-24 مناسبه.
  • اگه تصویرت رنگ‌های کمی داره، از PNG-8 استفاده کن.

برای اطلاعات بیشتر درباره انتخاب فرمت‌های تصویری، می‌تونی راهنمای بهینه‌سازی تصاویر گوگل رو چک کنی.

یه راه دیگه برای حفظ بازدیدکننده‌ها حتی توی صفحاتی که کمی کند لود می‌شن اینه که از تصاویر با وضوح پایین یا خیلی تار در هنگام لود استفاده کنی تا کاربر حس کنه صفحه سریع‌تر در حال لود شدنه. توی مقاله بعد، به جزئیات بیشتری درباره این روش‌ها می‌پردازیم.

نکته: تصاویر شاخص رو فراموش نکن! تصاویر شاخص (مخصوصاً برای سایت‌های فروشگاهی) می‌تونن سرعت صفحات رو به شدت پایین بیارن. حتماً این تصاویر رو هم درست بهینه کن تا صفحاتت سریع‌تر بشن و بتونی بازدیدکننده‌های بیشتری رو نگه داری.

متن جایگزین (Alt Text)

متن جایگزین یا همون "Alt Text" یه بخش مهم از دسترسی‌پذیری وبه و به کاربرا کمک می‌کنه تا با کمک نرم‌افزارهای خواننده متون، بفهمن تصاویر سایت شما چیه. این قابلیت مخصوصاً برای افرادی که مشکل بینایی دارن خیلی مفیده. علاوه بر این، موتورهای جستجو هم از طریق این متن‌ها بهتر می‌تونن تصاویر رو بفهمن و بهشون امتیاز بدن. اما حواست باشه که توی نوشتن این توضیحات، طبیعی بنویسی و کلمات کلیدی رو الکی و بیش از حد توشون نچپونی!

مثال بد:

<img src="grumpycat.gif" alt="گربه عصبی، گربه عصبانیه، گربه عصبی گیف">

مثال خوب:

<img src="grumpycat.gif" alt="یه گربه سیاه که خیلی اخمو به یه سگ بزرگ خال‌دار نگاه می‌کنه">

ارسال سایت‌مپ تصاویر

برای اینکه مطمئن بشی گوگل می‌تونه تمام تصاویری که رو سایتت داری رو پیدا و ایندکس کنه، حتماً یه سایت‌مپ مخصوص تصاویر به گوگل سرچ کنسول بفرست. اینطوری گوگل ممکنه تصاویرت رو بهتر و دقیق‌تر پیدا کنه.

بهینه‌سازی برای خوانایی و نمایش در اسنیپت‌های ویژه

ممکنه صفحت بهترین محتوای دنیا رو داشته باشه، اما اگه درست فرمت‌بندی نشه، شاید کسی اصلاً نخونه! درست فرمت کردن متن کمک می‌کنه که خوانایی بهتر بشه و حتی شانس نمایش در اسنیپت‌های ویژه (اون نتایج بالای صفحه که بهش میگن پوزیشن صفر) هم بیشتر می‌شه. یه سری نکته‌های مهم برای بهتر کردن خوانایی:

  • اندازه و رنگ متن: از فونت‌های خیلی ریز استفاده نکن. گوگل پیشنهاد می‌کنه که فونتت حداقل 16 پیکسل باشه تا کاربرا نیازی به زوم نداشته باشن.
  • تیترها: استفاده از تیترهای مناسب باعث می‌شه خواننده‌ها راحت‌تر توی صفحه بچرخن و به بخش‌های مختلف دسترسی داشته باشن.
  • بولت‌پوینت‌ها: عالی برای لیست‌ها! این‌جوری مخاطب سریع‌تر می‌تونه اطلاعات رو پیدا کنه.
  • شکستن پاراگراف‌ها: متن‌های طولانی و پیوسته رو بشکن تا خواننده راحت‌تر بتونه متن رو دنبال کنه.
  • استفاده از تصاویر، ویدیوها و مدیا: هر جا لازم بود از محتوای تصویری کمک بگیر تا متن بهتر بشه.
  • استفاده از بولد و ایتالیک: برای تأکید روی نکات مهم استفاده کن ولی زیاده‌روی نکن!

همه اینا می‌تونن کمک کنن که محتوای تو هم برای خواننده‌ها جذاب‌تر باشه و هم شانس بالاتری برای نمایش در نتایج برتر گوگل داشته باشی!

برای اینکه توی بخش "فیچر اسنیپت" گوگل ظاهر بشی، هیچ کد خاصی وجود نداره که بتونی توی سایتت بذاری، و حتی نمی‌تونی پول بدی که اونجا نمایش داده بشی. اما اگه به نیت جستجوی کاربر توجه کنی، می‌تونی محتواتو بهتر ساختاردهی کنی تا شانس بیشتری برای نمایش در این بخش داشته باشی. مثلاً اگه می‌خوای برای "کیک یا پای بهتره؟" رتبه بگیری، شاید بهتر باشه یه جدول توی متنت بذاری که یه ستونش مزایای کیک رو بگه و ستون دیگش درباره مزایای پای توضیح بده. یا اگه برای "بهترین رستوران‌های تهران" می‌خوای رتبه بگیری، احتمالاً گوگل دنبال یه لیست می‌گرده، پس بهتره محتوات رو به شکل بولت پوینت بنویسی.

تگ‌های عنوان (Title Tags)

تگ عنوان یکی از بخش‌های مهم هر صفحه‌ست که به صورت یه المان HTML، عنوان اون صفحه رو مشخص می‌کنه. این تگ‌ها توی بخش <head> صفحه قرار می‌گیرن و به این شکل نوشته می‌شن:

<head><title>عنوان مثال</title></head>

هر صفحه روی سایتت باید یه تگ عنوان خاص و توصیفی داشته باشه. اون چیزی که توی تگ عنوان می‌نویسی، توی نتایج جستجوی گوگل نمایش داده می‌شه. البته گاهی اوقات گوگل خودش تصمیم می‌گیره که چطور عنوانت رو نمایش بده.

علاوه بر این، تگ عنوان توی مرورگرها هم دیده می‌شه و وقتی لینکت رو توی وب‌سایت‌های دیگه به اشتراک می‌ذاری هم نشون داده می‌شه.

تگ عنوان، اولین برداشت مردم از صفحه توئه و یکی از بهترین ابزارها برای جذب کلیک‌ها از نتایج جستجو. هر چی تگ عنوانت جذاب‌تر باشه و رتبت توی جستجو بهتر، تعداد بیشتری از افراد رو به سایتت می‌کشونه. این نشون می‌ده که سئو فقط برای موتورهای جستجو نیست، بلکه یه بخش از تجربه کلی کاربره.

چی یه تگ عنوان خوب رو می‌سازه؟

  • استفاده از کلمات کلیدی: اینکه کلمه کلیدی اصلیت رو توی تگ عنوانت داشته باشی، به موتورهای جستجو و کاربرا کمک می‌کنه بفهمن صفحت درباره چیه. هر چی کلمه کلیدیت به ابتدای تگ عنوان نزدیک‌تر باشه، احتمال اینکه کاربرها روش کلیک کنن بیشتره و برای رتبه‌بندی هم مؤثرتره.
  • طول مناسب: معمولاً موتورهای جستجو اولین 50 تا 60 کاراکتر (تقریباً 512 پیکسل) از تگ عنوان رو توی نتایج نمایش می‌دن. اگه تگ عنوانت از این حد بیشتر بشه، یه علامت "..." آخرش میاد و بقیش نمایش داده نمی‌شه. هرچند رعایت این تعداد کاراکتر خوبه، اما کیفیت عنوان رو فدای تعداد کاراکتر نکن. اگه نمی‌تونی تگ عنوانت رو به کمتر از 60 کاراکتر برسونی بدون اینکه به خوندنی بودنش آسیب بزنی، اشکالی نداره یه مقدار طولانی‌تر باشه (البته در حد معقول!).
  • برندینگ: اضافه کردن نام برند به تگ عنوان می‌تونه به افزایش آگاهی از برند و جذب کلیک بیشتر کمک کنه، به‌خصوص برای کاربرهایی که قبلاً با برندت آشنا هستن. معمولاً گذاشتن نام برند در انتهای تگ عنوان برای صفحات داخلی سایت مناسبه، ولی توی صفحات اصلی یا صفحه‌هایی که خیلی مهم هستن، می‌تونی اسم برند رو ابتدای عنوان بیاری. همیشه یادت باشه که تگ عنوانت باید با هدف صفحت و کلمات کلیدی‌ای که می‌خوای براش رتبه بگیری، هماهنگ باشه و کلمات مهم‌تر رو در ابتدای تگ عنوان قرار بدی.

توضیحات متا (Meta Descriptions)

توضیحات متا، مثل تگ عنوان، بخشی از کد HTML سایتت هست که محتوای صفحه رو توصیف می‌کنه. این توضیحات داخل تگ head قرار می‌گیرن و به این شکل هستن:

<head>
<meta name="description" content="اینجا توضیحات صفحه قرار می‌گیره."/>
</head>

توضیحاتی که توی این بخش وارد می‌کنی، معمولاً توی نتایج جستجو نشون داده می‌شن:

برای مثال، وقتی عبارت "یافتن بک‌لینک" رو توی گوگل سرچ می‌کنی، ممکنه گوگل توضیحات متای مرتبط رو به نمایش بذاره. این توضیحات به کاربر کمک می‌کنه بفهمه محتوای صفحه مرتبط با سوالش هست یا نه.

چی توضیحات متا رو مؤثر می‌کنه؟

خصوصیات یه توضیحات متای خوب، شبیه همون چیزاییه که یه تگ عنوان رو موثر می‌کنه. هرچند گوگل اعلام کرده که توضیحات متا جزء عوامل رتبه‌بندی نیست، اما روی نرخ کلیک خیلی تأثیر داره.

  • مرتبط بودن: توضیحات متا باید خیلی مرتبط با محتوای صفحه باشه. باید به کاربر یه ایده کلی از محتوای صفحه بدی که بهش اطمینان بده صفحه پاسخ سوالش رو داره، اما نه اون‌قدر که نیاز به کلیک کردن رو از بین ببره.
  • طول مناسب: بهتره توضیحات متا بین 150 تا 300 کاراکتر باشه. موتورهای جستجو معمولاً توضیحات متا رو به حدود 155 کاراکتر کوتاه می‌کنن، اما در بعضی نتایج، مخصوصاً اون‌هایی که زیر اسنیپت نمایش داده می‌شن، ممکنه فضای بیشتری به توضیحات اختصاص داده بشه.

ساختار URL: نام‌گذاری و سازماندهی صفحات

URL مخفف "Uniform Resource Locator" به معنی نشانی یکتای منابع وب هست. URLها همون آدرس‌هایی هستن که هر صفحه یا محتوای وب رو مشخص می‌کنن. درست مثل تگ عنوان و توضیحات متا، موتورهای جستجو URLها رو هم تو نتایج جستجو نمایش می‌دن. پس اسم‌گذاری و فرمت درست URL می‌تونه توی نرخ کلیک (CTR) تأثیر بذاره. همونطور که کاربرها از URLها برای تصمیم‌گیری درباره کلیک روی صفحات استفاده می‌کنن، موتورهای جستجو هم از URL برای ارزیابی و رتبه‌بندی صفحات بهره می‌برن.

نام‌گذاری شفاف صفحات

موتورهای جستجو به URL یکتا برای هر صفحه سایتت نیاز دارن تا بتونن صفحات رو تو نتایج جستجو نمایش بدن. اما علاوه بر این، داشتن URL شفاف و قابل فهم برای کاربرها هم خیلی مهمه. مثلاً، کدوم یکی از این URLها برات واضح‌تره؟

example.com/desserts/chocolate-pie

example.com/asdf/453?=recipe-23432-1123

مطمئناً URL اولی بیشتر جلب توجه می‌کنه چون دقیقاً می‌گه محتواش در مورد چیه، اما دومی گیج‌کننده و نامفهومه.

URL به عنوان سیگنال رتبه‌بندی

URL یه سیگنال کوچک برای رتبه‌بندی هست، ولی نمی‌تونی فقط با کلمات داخل URL به تنهایی انتظار داشته باشی رتبه بگیری. وقتی می‌خوای صفحات سایت رو نام‌گذاری کنی یا دامنه سایتت رو انتخاب کنی، حواست به کاربرها باشه. یه URL شفاف و مرتب، هم تجربه کاربری رو بهتر می‌کنه و هم موتورهای جستجو بهتر درکش می‌کنن.

سازماندهی صفحات

وقتی توی وبسایتت درباره موضوعات مختلف صحبت می‌کنی، بهتره که صفحاتت رو زیر پوشه‌های بی‌ربط قرار ندی. مثلاً:

example.com/commercial-litigation/alimony

بهتر بود تو این مثال فرضی، صفحه مربوط به "الیمونی" (حق نفقه) زیر پوشه "/family-law/" (قوانین خانواده) قرار می‌گرفت، نه توی قسمت "/commercial-litigation/" (دعاوی تجاری) که هیچ ارتباطی نداره.

سیگنال‌های محتوایی از طریق پوشه‌ها

پوشه‌هایی که محتوای سایتت رو توشون قرار می‌دی، می‌تونن علاوه بر موضوع، نوع محتوای صفحه رو هم به کاربر و موتورهای جستجو نشون بدن. برای مثال، URLهایی که تاریخ دارن، نشون می‌دن محتوای صفحه به زمان خاصی وابسته‌ست. این کار برای سایت‌های خبری خوبه، اما اگه محتوای "همیشه سبز" داری، یعنی محتوایی که تاریخ انقضا نداره، URLهایی با تاریخ ممکنه به ضررت تموم بشن و باعث بشن اطلاعات قدیمی به نظر بیاد. مثل این:

example.com/2015/april/what-is-seo/

در مقابل:

example.com/what-is-seo/

از اونجایی که موضوع "سئو چیست؟" تاریخ مصرف نداره، بهتره بدون تاریخ داخل URL بیاد تا محتوای سایتت کهنه و قدیمی نشون نده.

طول URL

اگرچه نیازی نیست که ساختار URLت خیلی ساده و بدون پوشه‌بندی باشه، اما بیشتر تحقیقات نشون می‌ده که کاربرها URLهای کوتاه‌تر رو به URLهای بلند ترجیح می‌دن. درست مثل تگ عنوان و توضیحات متا که اگر خیلی طولانی باشن با سه‌نقطه قطع می‌شن، URLهای بیش از حد بلند هم همین سرنوشت رو پیدا می‌کنن. فقط یادت باشه که توصیفی بودن URL هم مهمه. پس اگر URL رو کوتاه می‌کنی، دقت کن که همچنان معنا و مفهوم خودش رو حفظ کنه.

example.com/services/plumbing/plumbing-repair/toilets/leaks/

در مقابل:

example.com/plumbing-repair/toilets/

کوتاه کردن URL، چه با کم کردن تعداد کلمات چه حذف پوشه‌های اضافی، هم URL رو راحت‌تر برای کپی کردن می‌کنه و هم باعث می‌شه کاربرها بیشتر روی لینک کلیک کنن.

استفاده از کلمات کلیدی در URL

اگه قراره صفحه‌ای رو برای یک کلمه یا عبارت خاص بهینه کنی، حتماً اون کلمه رو توی URL بذار. ولی حواست باشه که زیاده‌روی نکنی و کلمات کلیدی زیادی رو فقط به خاطر سئو توی URL جا ندی. به همین اندازه مهمه که کلمات کلیدی توی پوشه‌های مختلف تکراری نباشه. مثلاً ممکنه به‌طور طبیعی یک کلمه رو توی نام صفحه بگنجونی، ولی اگه پوشه‌ها هم با همون کلمه بهینه‌سازی شده باشن، URL خیلی پر از کلمات کلیدی به نظر میاد.

مثال:

example.com/seattle-dentist/dental-services/dental-crowns/

استفاده زیاد از کلمات کلیدی توی URL می‌تونه به نظر اسپم‌گونه و دستکاری‌شده بیاد. اگه شک داری که استفادت از کلمات کلیدی زیادی تهاجمیه، URL رو از دید یک کاربر بخون و بپرس: "آیا این طبیعی به نظر میاد؟ آیا روی این لینک کلیک می‌کنم؟"

URLهای استاتیک

بهترین URLها اون‌هایی هستن که به‌راحتی توسط انسان‌ها قابل خوندن باشن، پس بهتره از استفاده بیش از حد از پارامترها، عددها و نمادها پرهیز کنی. با استفاده از تکنولوژی‌هایی مثل mod_rewrite برای Apache و ISAPI_rewrite برای Microsoft، می‌تونی URLهای داینامیک رو به یک نسخه ساده‌تر و خوانا تبدیل کنی.

مثال:
از:
http://moz.com/blog?id=123
به:
https://moz.com/google-algorithm-change

استفاده از خط تیره برای جدا کردن کلمات

همه‌ی اپلیکیشن‌های وب نمی‌تونن جداکننده‌هایی مثل آندرلاین (_)، علامت جمع (+) یا فاصله (%20) رو درست تشخیص بدن. موتورهای جستجو هم نمی‌تونن کلمات رو توی URLهایی که بدون جداکننده به هم چسبیدن، به درستی تفکیک کنن. به‌جای اون‌ها از خط تیره (-) استفاده کن تا کلمات توی URL از هم جدا بشن.

حساسیت به حروف بزرگ و کوچک

سایت‌ها باید از URLهای حساس به حروف بزرگ و کوچک پرهیز کنن. به‌جای استفاده از URLهایی مثل example.com/desserts/Chocolate-Pie-Recipe، بهتره از example.com/desserts/chocolate-pie-recipe استفاده کنی. اگه سایتت URLهای با حروف بزرگ و کوچک مختلف داره که توی موتورهای جستجو ایندکس شده، نگران نباش. برنامه‌نویسات می‌تونن با استفاده از کدهای مناسب در فایل .htaccess همه‌ی URLهای با حروف بزرگ رو به حروف کوچک تبدیل کنن.

استفاده از کلمات جغرافیایی در URL

بعضی از صاحبان کسب‌وکارهای محلی فکر می‌کنن نیازی نیست توی URL یا محتوای سایتشون به اسم شهر، محله یا منطقه‌ای که توش فعالیت دارن اشاره کنن، چون موتورهای جستجو خودشون این اطلاعات رو متوجه می‌شن. ولی واقعیت اینه که خیلی مهمه که توی سایت، URL و بقیه بخش‌های سایتت به وضوح از اسم شهرها و مناطق جغرافیایی استفاده کنی. هم به کاربرها و هم به موتورهای جستجو دقیقاً بگو کجا هستی و به چه مناطقی خدمات می‌دی، به‌جای اینکه فقط به موقعیت فیزیکی بسنده کنی.

پروتکل‌ها: HTTP یا HTTPS

پروتکل همون "http" یا "https" قبل از اسم دامنه‌ست. گوگل پیشنهاد می‌کنه همه‌ی سایت‌ها از پروتکل امن یا همون https استفاده کنن. برای اینکه URLهای سایتت با https:// شروع بشه، باید یه گواهینامه SSL (Secure Sockets Layer) بگیری. این گواهینامه‌ها برای رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌شن و مطمئن می‌شن که داده‌هایی که بین سرور و مرورگر رد و بدل می‌شن، خصوصی باقی بمونن. از جولای ۲۰۱۸، گوگل کروم برای سایت‌هایی که از http استفاده می‌کنن، پیام "غیر امن" نشون می‌ده که می‌تونه باعث بشه کاربرها به سایتت اعتماد نکنن و سریع ازش خارج بشن.

نکته: HTTP/2 برای بهبود کارایی

HTTP/2 نسخه به‌روزرسانی‌شده‌ی پروتکل HTTP معمولیه که ارسال منابع از سرور به مرورگر رو سریع‌تر و کارآمدتر می‌کنه. این بهبود امنیت سایتت رو هم بیشتر می‌کنه و می‌تونه سرعت و عملکردش رو بهتر کنه. برای انتقال به HTTP/2، حتماً باید سایتت روی HTTPS باشه.

سوالات متداول

1. چرا باید در URLها از کلمات کلیدی استفاده کنیم؟

استفاده از کلمات کلیدی در URLها به موتورهای جستجو کمک می‌کنه تا بهتر بفهمن که صفحه شما در مورد چیه. همینطور برای کاربرها هم وقتی URL رو می‌بینن، واضح‌تره که این صفحه به موضوع مورد نظرشون مرتبطه. اما باید حواست باشه که از تکرار بیش از حد کلمات کلیدی اجتناب کنی تا URL طبیعی به نظر برسه و اسپم تلقی نشه.

2. آیا بهتره URL کوتاه باشه یا بلند؟

کوتاه بودن URL می‌تونه تأثیر خوبی روی نرخ کلیک کاربرها داشته باشه چون کوتاه‌تر بودن URL اون رو قابل فهم‌تر و جذاب‌تر برای کلیک کردن می‌کنه. با این حال، URL باید تا جایی که ممکنه توصیفی باشه و به محتوا اشاره کنه. پس، تمرکزت رو روی تعادل بین کوتاه بودن و توصیفی بودن URL بذار.

3. HTTPS چقدر برای سئو مهمه؟

گوگل به شدت توصیه می‌کنه که همه‌ی وب‌سایت‌ها از پروتکل امن HTTPS استفاده کنن. HTTPS علاوه بر امنیت اطلاعات کاربران، به بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو هم کمک می‌کنه و باعث می‌شه سایت شما از نظر بازدیدکنندگان قابل اعتمادتر به نظر برسه.

4. چرا باید اطلاعات جغرافیایی رو در URLهای سایت محلی قرار بدیم؟

گنجوندن اطلاعات جغرافیایی مثل نام شهر و محله در URL سایت‌های محلی کمک می‌کنه هم کاربران و هم موتورهای جستجو دقیقاً بدونن که کسب‌وکار شما کجا قرار داره و به چه مناطقی خدمات می‌دید. این باعث می‌شه سایتتون در نتایج جستجوی محلی بهتر دیده بشه.

جمع‌بندی

اگه تا اینجا همراه ما بودی، بهت تبریک می‌گم! حالا بیشتر از نصف راهنمای سئوی مبتدی رو گذروندی. تا اینجا یاد گرفتیم که موتورهای جستجو چطور سایت‌ها رو خزش و ایندکس می‌کنن و محتواها رو رتبه‌بندی می‌کنن، چطوری کلمات کلیدی مناسب رو پیدا کنیم و حالا هم با تکنیک‌های سئوی داخلی آشنا شدی. آماده باش، چون توی مقاله بعد وارد دنیای هیجان‌انگیز سئوی فنی می‌شیم!

۰ دیدگاه
ما همه سوالات و دیدگاه‌ها رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

دوره الفبای برنامه نویسی با هدف انتخاب زبان برنامه نویسی مناسب برای شما و پاسخگویی به سوالات متداول در شروع یادگیری موقتا رایگان شد:

۲۰۰ هزار تومان رایگان
دریافت دوره الفبای برنامه نویسی