اهمیت خلاقیت و پیدا کردن راه حلهای جدید در دنیای برنامه نویسی بر هیچکس پوشیده نیست. امروزه بسیاری از برنامه نویسان از این مسئله شکایت دارند که چرا آنقدر باهوش نیستند که بتوانند ایده هایی جذاب و خلاقانه ارائه دهند؟ آنها همیشه به دنبال راه هایی هستند که بتوانند خلاقیت و توانایی هایشان را از طریق کدهایی که مینویسند، نمایش دهند. پس اگر شما هم به دنبال راهی برای رسیدن به خلاقیت هستید با ما همراه باشید تا در این مقاله گام هایی که میتوانند باعث شکوفایی ما شوند را بررسی کنیم.
چگونه خلاق باشیم؟
بیایید با یکدیگر رو راست باشیم و اعتراف کنیم بعضی اوقات برای همه ما پیش میآید که فقط و فقط در حال تکرار کارهای روتین و معمولی هستیم و از اینکه چشمه خلاقیتمان خشک شده است با نا امیدی خودمان را سرزنش می کنیم. اما دیگر کافی است! اولین مرحله برای رسیدن به اهدافمان، تغییر نگرش است.
همانطور که میدانید زمانی از کلمه مهارت برای یک عمل استفاده میشود که برای همه اکتسابی و قابل دستیابی باشد. از آنجایی که خلاقیت نیز یکی از زیرمجموعههای مهارتهای نرم میباشد، میتوان نتیجه گرفت که با تمرین و تلاش قابل دستیابی و تقویت است. هر کسی در هر رشته ای میتواند خلاق باشد، اما ممکن است در ابتدا میزان خلاقیت برخی از افراد خیلی کم باشد. قطعا مهم نیست از چه سطحی از خلاقیت شروع می کنید، زیرا موضوعی که اهمیت دارد، میزان پتانسیل شما برای خلاقتر شدن است.
مغز انسان هم مانند عضلات بدن نیاز به تمرین و ورزش دارد و هر چه بیشتر فعالیت کند، ورزیدهتر میشود. اگر ما مغز خود را به کار نگیریم و آن را وادار به فعالیت نکنیم، به مرور زمان تنبل و ضعیف میشود. مغز همه انسانها از دو نیم کره چپ و راست تشکیل شده است. نیم کره چپ وظیفه رسیدگی به مسائل منطقی و محاسباتی را بر عهده دارد. در حالی که نیم کره راست، وظیفه رسیدگی به امور مربوط به خلاقیت و تفکرات را بر دوش میکشد. پس با ما همراه باشید تا بهترین راههای افزایش خلاقیت و یا تقویت نیم کره راستمان را بشناسیم.
مراحل افزایش خلاقیت در برنامه نویسی
برای رسیدن به خلاقیت ابتدا باید چندین مرحله را پشت سر بگذاریم. پس از گذراندن این مراحل خواهیم دید که به تدریج جرقههای خلاقیت در وجودمان باعث ایجاد آتشی بزرگ خواهند شد. آتشی که هیزمش، ایدههای مختلف و جدید است که در تمام روز به ذهنمان خطور میکنند. پس بیایید با یکدیگر ببینیم چطور میتوانیم شعلههای ذهنمان را به روشن کنیم!
مشاهدهگر باشیم : قبل از اینکه دست به هر کاری بزنیم، کافی است خوب نگاه کنیم. یعنی باید به تمام جزییات محیط اطرافمون دقت کنیم و نسبت به هیچ اتفاق و چیزی بی تفاوت نباشیم و کوچکترین جزییات مربوط به رفتار افراد، حوادث و شرایط را مشاهده کنیم.
تجزیه و تحلیل کنیم : جستجو برای ایدههای متفاوت و جذاب با تجزیه و تحلیل شروع میشود. در این مرحله باید تمام پدیده و چیزهایی را که در مرحله قبل مشاهده کردیم مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم مشکلات و کمبودها را دسته بندی کنیم.
جمع آوری ایدهها : پس از تجزیه و تحلیل، باید لیستی از مشکلات و کمبود هایی را که احساس کردید، جمع آوری کنید. سپس برای هر یک از آنها راه حلهای خود را ارائه و یادداشت کنید. مهم نیست که این راهها چقدر واقع گرایه و یا دور از ذهن میباشند. باید اجازه دهید ذهنتان آزادانه و بدون هیچ محدودیتی به کار خودش ادامه دهد.
ایده هایتان را آزمایش کنید : در این مرحله باید اعتبار هر ایده یا رویکردی که به ذهنتان رسیده است را مورد آزمایش قرار دهید. چون بسیاری از ایدهها برای ارائه فاکتورهای قابل قبولی ندارند و نمیتوانند اجرایی شوند. همچنین ممکن است بسیاری از آنها به دلیل شرایط محیطی، اجتماعی و... قابلیت پیاده سازی نداشته باشند. پس در این مرحله ایدههای قابل اجرا را از سایر ایدهها متمایز میکنید. این مرحله، امکان سنجی ایده نام دارد و به شما کمک میکند که در آینده بتوانید ایدههای اجرایی و قابل قبولی را ارائه دهید.
صحت سنجی ایدهها : پس از اینکه ایده هایتان امکان سنجی شدند و مورد قبول بودند، باید صحت سنجی شوند. در حقیقت این گام، عیار ایدهها و راهکارهای ارائه شده توسط ما مورد آزمایش قرار میگیرند. در این مرحله میتوانید راهکارهای خود را برای دیگران و یا متخصصان مطرح کنید. با این کار عملی بودن ایدهها و رویکردها از جنبههای دیگر توسط افراد زیادی مورد بررسی قرار میگیرد.
تمرین هایی برای تقویت خلاقیت در برنامه نویسی
همانطور که دیدید، برای دستیابی به خلاقیت در برنامه نویسی و یا هر زمینه دیگری کافیست، مراحل پنجگانه آن را به طور مداوم طی کنیم. اما شاید با خودتان بپرسید چطور با طی کردن این مراحل میتوانیم به برنامه نویسی خلاق تبدیل شویم؟ پس بیایید یکبار دیگر این مراحل را از زاویه دیدِ یک برنامه نویس ببینیم:
مشاهدهگر باشیم : در این مرحله باید به دنبال پروژههای بسیار موفق و نوآورانه در حوزه مورد نظر خود باشیم. مثلا اگر یک برنامه نویس PHP هستید، فریم ورک لاراول میتواند نمونه بسیار خوبی از یک پروژه استاندارد باشد. سپس کافی است به ساختار، شیوه کدنویسی و سایر ویژگیهای اینگونه پروژهها به خوبی نگاه کنید.
تجزیه و تحلیل کنیم : پس از مشاهده پروژههای مختلف از ابعاد مختلف، نوبت به بررسی، تجزیه و تحلیل آنها میرسد. شما در این مرحله قادر خواهید بود که تفاوت بین شیوههای مختلف کدنویسی، ساختارها و... را تشخیص دهید.
جمع آوری ایدهها : در این مرحله شما پروژههای زیادی را مشاهده کرده اید. همچنین با تفاوت ها، مزایا و معایب هر کدام از آنها نسبت به سایر پروژههای دیگر آشنا شده اید. حالا باید به هضم تجربه بپردازید، یعنی باید از رویکردها و روشهای خلاقانه ای که دیگران پیاده سازی کرده اند الگو بگیرید و آنها را تعمیم دهید. کافیست مقداری پرسش گر باشید تا بتوانید میان تجربیاتی که به دست آورده اید، ارتباط برقرار کنید. مثلا چرا سیستم Routing سیستم لاراول این ویژگی را ندارد؟ چطور میتوانیم آن رویکردی که در سیستم Migration لاراول پیاده سازی شده است در فلان CMS پیاده سازی کنم؟ و... . در این مرحله و با اینگونه سوالات است که شما با هزاران راه حل و ایده جدید مواجه میشوید.
ایده هایتان را آزمایش کنید : حالا نوبت امکان سنجی ایده هایتان است. یعنی باید شروع به کدنویسی و آزمایش آنها کنید تا ایده هایی که امکان پذیر هستند از ایدهها غیرقابل اجرا جدا شوند.
صحت سنجی ایدهها : همانطور که اشاره شد، این گام عیار ایدههای شما را مشخص میکند. در این مرحله شما یک ایده جدید، آزمایش شده، قابل اجرا و البته نپخته و خام دارید. پس کافی است آن را با سایر برنامه نویسان و متخصصان حوزه خود مطرح کنید تا ایده شما از تمام جنبهها مورد بررسی قرار گیرد.
به شما تبریک میگوییم! در انتهای این مراحل شما یک ایده عملی، جدید و خلاقانه ارائه کردید که میتواند برای سایر برنامه نویسان الهام بخش باشد.
ارزیابی میزان خلاقیت در برنامه نویسی
می خواهیم در این بخش از شما یک سوال ساده بپرسیم، آیا شما برنامه نویس و فردی خلاق هستید؟ شاید اولین پاسخی که به ذهنتان برسد این باشد که بله، من فردی خلاق و فعال هستم. اما واقعا شما خلاق هستید یا صرفا بر اساس تعارفات عادی و روزمره اطرافینتان به چنین جوابی رسیدید؟ شاید هم برعکس این تصور، شما فکر کنید که اصلا خلاق نیستید و کارهایی که انجام میدهید، بسیار ساده و معمولی هستند. اما چطور و از کجا میتوان مطمئن شد که این کارها واقعا معمولی و غیرخلاقانه هستند. چرا که امکان دارد این تصور شما بر اساس کمبود اعتماد به نفس و موارد دیگر شکل گرفته باشد.
همانطور که میبینید سوال به ظاهر ساده و بدیهی ما، آنقدرها که تصور میکردید ساده نیست. اگر علاقه مندید که جواب صحیح این سوال را پیدا کنید، ابتدا باید بدانید که جزو چه نوع افرادی هستید. زیرا خلاقیت و نوآوری به میزان زیادی به نوع شخصیت و اعمال شما بستگی دارد. به صورت کلی در دنیای ما افراد به سه دسته تقسیم میشوند، که به صورت زیر میباشند:
دسته اول کسانی هستند که باعث میشوند چیزی اتفاق بیافتد، که به آنها عامل میگوییم.
دسته دوم کسانی هستند که اجازه میدهند چیزی اتفاق بیفتد، که این دسته از افراد را منفعل مینامیم.
دسته سوم شامل کسانی میشود که اصلا نمیدانند چه اتفاقی افتاده است، که به این نوع افراد غیرفعال یا بی تفاوت میگوییم.
یکی از راههای پیدا کردن پاسخ صحیح سوال بالا، این است که بتوانید جایگاه خود را در میان یکی از سه دسته بالا مشخص کنید. زیرا شما در صورتی میتوانید خلاق باشید، که به رده اول تعلق داشته باشید. زیرا همانطور که اشاره شد خلاقیت یعنی کشف راه حلهای جدید به منظور رسیدن به نتیجه ای بهینه و کارآمد. پس بیایید نگاهی عمیقتر به کارهای خود بیاندازیم و ببینیم که چقدر از آنها واقعا نتیجه تفکر و خلاقیت ما است؟ البته این تنها راه رسیدن به پاسخ صحیح نیست! شاید با خودتان بگویید از کجا بدانیم که دقیقا ما جزو کدام دسته از افراد هستیم؟ پس بیایید با برخی از نشانههای خلاق نبودن آشنا شویم. این نشانهها عبارتند از :
همیشه منتظر هستند تا دیگران به آنها بگویند چه کاری را انجام دهند.
توانایی ارائه راه حل جدید ندارد.
برای کارهایی که انجام میدهند دلیل مشخصی ندارند.
در برخورد با چالشهای جدید سردرگم میشوند و سعی میکنند صورت مساله را پاک کنند.
به دنبال تقلید از رفتار و اعمال دیگران هستند و سبک خاصی برای خودشان ندارند.
به دنبال سوالات و چالشهای جدید نمیروند و علاقه ای به یادگیری مهارتهای جدید ندارند.
وقایعی که در اطرافشان رخ میدهند را تجزیه و تحلیل نمیکنند و معمولا بی تفاوت هستند.
و...
معمولا یک و یا چند تا از این نشانه در کسانی که خلاق نیستند، مشاهده میشود. اما اگر برخی از این نشانهها را در خودتان دیدید، اصلا نگران نباشید! خبر خوبی که میخواهیم به شما بدهیم این است که خلاقیت یک مهارت اکتسابی است و با تمرین و تلاش قابل دستیابی و تقویت است. به همین منظور قصد داریم در مقالات آینده راهکارهای عملی افزایش خلاقیت در برنامه نویسی را به شما معرفی کنیم. به همین دلیل است که استیو جابز میگوید:
خلاقیت فقط ارتباط برقرار کردن بین چیزهاست. وقتی از افراد خلاق بپرسید که چطور کاری را انجام داده اند، کمی احساس گناه به آنها دست میدهد چون که واقعا آن را انجام ندادند، فقط متوجه چیزی شده اند که بعد از مدتی برای آنها واضح شده است. این بخاطر اینست که آنها قادر بودند بین تجربیاتی که داشته اند ارتباط برقرار کنند و چیزهایی جدید تشکیل دهند.
بررسی و شناخت موانع خلاقیت در برنامه نویسی
اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که تصور میکنند از خلاقیت کافی بهرمند نیستند، حتما با دقت این بخش را مطالعه کنید. زیرا در این بخش به بررسی موانع اصلی رشد خلاقیت میپردازیم. موانعی که اگر شما با یکی از آنها رو به رو شوید، قطعا ابتکار عمل خود را از دست خواهید داد و خلاقیت نمیتواند در مسیر کسب و کارتان جایگاه مناسبی را کسب کند. موانع خلاقیت به صورت کلی به سه دسته فردی، اجتماعی و سازمانی تقسیم میشوند که در حوزه برنامه نویسی موانع فردی و سازمانی نقش پر رنگتری دارد. برخی از مهمترین این موانع عبارتند از :
وابستگی بیش از حد به منطق : کسانی که بیش از حد به تفکر منطقی متکی هستند، معمولا در خلاقیت به خرج دادن با مشکل رو به روهستند. زیرا همه چیز را نمیتوان با منطق به دست آورد. چون زمانی که هنوز منطق دلیلی برای وجود یک ارزش جدید ندارد، یک جرقه، احساس یا رویا ممکن است از طریق آزمایش به واقعیت تبدیل شود.
استرس : انجام کارهای خلاقانه نیازمند ذهن و بدنی آرام است. زیرا زمانی که ما در شرایط استرس زایی قرار داشته باشیم، مدام در حال فکر در مورد آن شرایط هستیم و نمیتوانیم از خلاقیت خود برای ایجاد ایده های جدید استفاده کنیم.
ترس از شکست : معمولا افراد به دلیل ترس از شکست ایدههای خود، انتقاد و یا مورد تمسخر قرار گرفتن دیگران معمولا از ارائه ایده هایشان پشیمان میشوند. این مورد یکی از اصلیترین عوامل خلاق نبودن، اقدام نکردن و عملی نشدن ایدهها است.
عدم اعتماد به نفس : برخی از افراد به دلیل ضعف در مهارتهای فردی و اجتماعی، اعتماد به نفس پایینی دارند. عدم اعتماد به نفس دلایل زیادی میتواند داشته باشد از جمله خود کم بینی، کم رویی و... که این عوامل همگی دست به دست هم میدهند تا خلاقیت و تلاش برای نوآوری را از شما بگیرند.
متمرکز نبودن : همانطور که گفتیم لازمه خلاقیت ذهنی آرام است. ذهنی که توانایی تمرکز بر روی یک موضوع را دارد. بنابراین کسانی که نمیتوانند بر روی یک موضوع تمرکز داشته باشند، تقریبا قادر به خلاقیت هم نخواهند بود. زیرا باید بتوانیم ذهن خود را به طور صحیح طبقه بندی کنیم و انواع رویکردها و روشها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
تمایل به یک رنگی با دیگران : به صورت پیش فرض انسان دوست دارد تا تایید دیگران را به دست آورد و مورد تشویق قرار گیرد. گاهی این عامل به جای اینکه به صورت محرکی مثبت عمل کند، باعث میشود که ما از محیطها و مسائل چالشی دوری کنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم. به همین دلیل بیشتر به دنبال روشهای امن، ثابت شده و مرسوم هستیم و استفاده از خلاقیت در کارها را ریسک تلقی میکنیم.
موانع سازمانی : مهمترین عامل شکوفایی خلاقیت افراد در شرکت ها، سازمانها و به صورت کلی محیطهای کاری وابسته به شرایط حاکم در آنجا است. زیرا اگر در محیط کاری به شما اجازه شکست، امتحان روشهای جدید، آزادی عمل و... ندهند، قطعا خلاقیت شما از بین خواهد رفت. برخی از این موانع عبارتند از سیاست گذاریهای اشتباه، فرهنگ سازمانی غلط، انتقاد پذیر نبودن و... .
تغییر سبک نگرش از طریق فرمول رشد
در مقاله مهارتهای نرم چیست دیدیم که برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای، کافی است از فرمولی خارق العاده به نام مهارتهای نرم یا Soft skills پیروی کنیم. اما همانطور که اشاره شد، این فرمول یک فرمول خارق العاده است و برای بهره مندی از مزایای آن باید مثل یک پازل قطعات مناسب آن را پیدا کنیم و در جایگاه مناسب قرار دهیم. در انتهای این مطلب شما یاد خواهید گرفت چگونه مانند افراد موفق فکر کنید و تصمیم بگیرید.در ادامه به حل اولین بخش از این پازل و معمای شیرین میپردازیم.
سبک نگرش افراد موفق چگونه است؟
به شما تبریک میگوییم! شما در حال برداشتن اولین و مهمترین قدم خود برای تحولی بزرگ در زندگیتان هستید. همانطور که میدانید اولین قدم برای ایجاد تغییر در زندگی، ایجاد تغییر در طرز تفکر و نگرش است. یعنی باید از قفسی که در ذهنمان ایجاد کرده ایم بیرون بیاییم. عادتها و فکرهایی که مانع از برقراری ارتباط مناسب با دیگران، پیدا کردن راه صحیح از میان هزاران بی راهه و به صورت کلی مانع از پرواز ما میشوند را کنار بگذاریم.
تاکنون با خودتان فکر کرده اید که چرا افراد موفقی مثل استیو جابز، بیل گیتس، مارک زاکربرگ و... تبدیل به الگوی میلیونها نفر و به خصوص برنامه نویسان شده اند؟ چه عاملی باعث موفقیت و تمایز آنها نسبت به سایر افراد فعال در کسب و کارهای مشابه شده است؟ چرا زمانی که از آنها سوالاتی در مورد موفقیت، شیوه زندگی و کسب و کار میپرسند، بدون کوچکترین مکث و لکنتی جملاتی بزرگ و پرمحتوا خلق میکنند که زندگی بسیاری از افراد را تغییر میدهد؟ و بسیاری سوال این مشابه دیگر که ممکن است ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد.
قطعا تمامی این افراد به صورت شانسی به این سبک از تفکر و تسلط دست پیدا نکرده اند و در حال استفاده از یک کد و فرمول خاص هستند. فرمولی که ما آن را فرمولرُشد مینامیم. این فرمول میتواند نقطه عطف شما به سوی تغییر و تحولی بزرگ در مسیر زندگیتان باشد. نحوه استفاده از رُشد بسیار ساده است، ولی در اکثر اوقات توسط ما نادیده گرفته میشود. در ادامه این مطلب به صورت کامل با فرمول رشد یا همان فرمول موفقیت افراد بزرگ آشنا خواهیم شد. اما قبل از آن باید با یک سری تعریف آشنا شویم و پیش نیازهای آن را به خوبی بشناسیم.
شناخت انواع شخصیت ها
همه افراد دارای شخصیتهای مختلف و متفاوتی هستند. هیچوقت نمیتوان گفت دو شخص در دنیا دقیقا یک شخصیت دارند و در تمام ویژگیها و خصوصیات یکی هستند. اما میتوان به صورت کلی شخصیتها را در چند دسته تقسیم کرد. نکته مهم در مورد این دسته بندیها این است که نمیتوان با اطمینان گفت که هر فرد دقیقا در یکی از این دستهها قرار میگیرد، زیرا امکان دارد شخصیت فردی در دو یا حتی چند دسته قرار بگیرد. اما معمولا به این صورت است که یکی از این موارد در شخص نمایانتر است و به عنوان شخصیت غالب شناخته میشود. برخی از مهمترین آنها عبارتند از :
کمال گرا : افرادی که همیشه به دنبال کمال میباشند را شامل میشود. یعنی کسانی که در تلاش اند همه چیز را در اطرافشان کنترل کنند تا به صورت بی نقص و کامل صورت گیرند. این افراد معمولا وسواس زیادی بر این موضوع دارند که باعث ایجاد استرس برای خود و همکارانشان میشوند.
پشتیبان : کسانی که به دنبال حمایت و پشتیبانی از دیگران هستند. این افراد معمولا بسیار دلسوز و صبور میباشند و معمولا حس خوبی را به اطرافیان خود منتقل میکنند. زیرا آنها همیشه آماده اند تا دیگران را راهنمایی کنند تا آنها هم به آرامش خاطر برسند.
احساسی : این دسته افراد همیشه در حال رویاپردازی هستند و کمتر به وقایع اطراف خود توجه دارند. افراد احساسی یا رویاپرداز معمولا به ایدههای جدید فکر میکنند که گاهی اوقات از نظر دیگران غیرمنطقی به نظر میرسند. اما همین رویاپردازی چنین افرادی است که منجربه اختراعات، طراحی محصولات جدید و نوین میشود.
عاشق برد : افرادی هستند که برای رسیدن به موفقیت به هیچ عنوان تسلیم نمیشوند و مصمم هستند تا به نتیجه مورد نظرشان برسند. این افراد از حداکثر توانایی و ظرفیت خود برای رسیدن به آنچه برایشان برنامه ریزی شده است، استفاده میکنند و انگیزه خود را از حس انتظار برای موفقیت کسب میکنند.
ماجراجو : کسانی را که بسیار ریسک پذیر هستند و حاضرند برای رسیدن به اهدافشان در مسیرهای جدید و ناشناخته قدم بگذارند میگویند. این افراد برای رسیدن به اهدافشان از خطر کردن نمیترسند و همیشه به دنبال انجام کارها از راهی جدید هستند.
سازش گر : این دسته از افراد، همیشه راهی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران مییابند. همیشه دارای ابتکار عمل هستند و در برقراری صلح با اطرافیان خود پیش قدم میباشند.
قاطع : افرادی که همیشه ثابت قدم هستند و در حالی که به حق و حقوق خود آگاه اند به دیگران احترام بسیار زیادی میگذارنند. اما هیچ وقت از حقوق و مطالبات خود در مقابل دیگران، کوتاه نمیآیند. اینها همان افرادی هستند که از تواناییهای خود برای متقاعد سازی دیگران استفاده میکنند.
پرسش گر : این افراد همیشه در مورد وقایع اطراف خود سوال دارند. آنها عقاید، رفتار، دلایل، ایدهها و ...همه را مورد پرسش قرار میدهند و تقریبا به هیچ چیزی به صورت کامل اعتماد ندارد. معمولا دیگران چنین افرادی را شکاک مینامند و از آنها به عنوان مانعی برای پیشرفت یاد میکنند.
حالا که فهمیدید شخصیت چیست و مهمترین انواع آن کدامند، باید از شما بپرسیم که شما دارای چه شخصیتی هستید؟ زیرا باید قبل از استفاده از فرمول رُشد، بدانید شخصیت شما دارای چه ضعفها و نقاط قوتی است. سپس با شناخت و استفاده از این فرمول تلاش کنید که ضعفهای شخصیتی خود را از بین ببرید و نقاط قوت خود را تقویت کنید تا بتوانید به سبک بزرگان ببینید!
فرمول رُشد چیست؟
نام این فرمول از سر واژههای کلمات رشد، شخصیت و دگرگونی گرفته شده است و هدف نهایی آن رسیدن به دگرگونی و تحولی مثبت در زندگی از طریق رشد شخصیت است. رشد شخصیت یعنی اینکه تغییرات مثبتی در زندگی به واسطه تقویت و مراقبت از شخص درونی و بیرونی خود ایجاد کنیم. زیرا هر یک از ما شخصیتی داریم که میتواند صیقل داده شود، اصلاح شود و در نهایت رشد کند. اما منظورمان دقیقا چیست؟ بیایید قبل از اینکه وارد جزییات شویم، نقل و قولی از جرج برنارد شاو را بخوانیم :
مرز بین جهنم و بهشت فقط تفاوت بین دو شیوه نگرش به موضوعات است.
همانطور که از مفهوم این جمله مشخص است، باید قبل از هر کاری شخصیتمان را برای رسیدن به موفقیت در آن زمینه ارتقا دهیم. اگر میخواهیم یک برنامه نویس موفق شویم، باید نگرش ما به گونه ای باشد که هر باگ یا خطا، یک چالش است که میتواند ما را با نکات جدیدی آشنا کند. اگر میخواهیم رهبری یک تیم برنامه نویسی را به عهده بگیریم، بتوانیم مجموعه ای از مزایا و خصوصیات شخصیتهای کمال گرا، پرسش گر، ماجراجو، عاشق برد و... را در خود تقویت کنیم. به گونه ای که این خصوصیاتها در یک تعادل بی نظیر در کنار یکدیگر از ما شخصی عالی و چند بعدی بسازند.
همانطور که اشاره شد، اصلا مهم نیست شما میخواهید در چه حوزه ای موفق شوید. زیرا اهمیتی ندارد که قصد دارید برنامه نویس باشید یا مدیر فنی، معلم باشید یا سخنران و... چیزی که اهمیت دارد، این است که باید شخصیت خودتان را برای آن کار آماده کنید. پس از این کار شما به یک برنامه نویس موفق، سخنران عالی و... تبدیل خواهید شد.سپس میتوانید مانند بسیاری از افراد موفق تفکر و عمل کنید و به الگوی هزاران نفر تبدیل شوید. رشد شخصیت عاملی است که باعث میشود شما نسبت به خودتان احساس بهتری داشته باشید.
اما چگونه باید از فرمول رشد برای رسیدن به شخصیتی برتر استفاده کنیم؟ برای بکارگیری این فرمول باید طبق دستورالعمل زیر عمل کنید تا برای شما موثر واقع شود :
ابتدا باید شخصیت غالب خود را به خوبی بشناسید. بدانید که جزو کدام یک از دستههای شخصیتی هستید و میزان هر یک از آنها در شما چقدر است.
سپس نقاط قوت و ضعف تیپ شخصیتی خود را بر روی یک کاغذ یادداشت کنید.
این مرحله بسیار مهم است. شما باید هدف خود را بشناسید و با توجه به آن نقاط قوتی که برای رسیدن به هدفتان نقش پررنگتری دارند را مشخص کنید. همچنین به همین صورت نقاط ضعفی که مانع پیشرفت شما در این مسیر میشوند را مشخص کنید. مثلا برای برنامه نویس شدن باید ضعف هایی مثل نداشتن روحیه کار تیمی، مدیریت زمان ضعیف، صبر و... بسیار مهم میباشند.
باید توانایی ایجاد و تقویت نقاط قوت را در خود ایجاد کنید. نقاط قوتی از جمله اشتیاق به یادگیری، صبور بودن، داشتن تمرکز بالا و... . تقویت هر یک از این ویژگی نیازمند تمرین و بکارگیری روشهای خاص خود است.
مسئولیت پذیر باشید و توانایی اعتراف و تلاش برای بهبود نقاط ضعف در شخصیت خود را داشته باشید. نقاط ضعفی از جمله بداخلاقی، چالش پذیر نبودن و... . شاید چالشیترین بخش استفاده از فرمول رشد حذف ضعفهای شخصیتی است. مهمترین عامل موفقیت در این فرمول این است که انقادپذیر باشید، انقادپذیر باشید و انقادپذیر باشید. زیرا اگر نقد نشوید شاید اصلا متوجه نقاط ضعف و قوت خود نشوید و در این صورت نمیتوانید شخصیت خود را رشد دهید تا لذت طعم ایجاد یک تحول بزرگ را بچشید.
نتیجه گیری
همانطور که استیو جابز میگوید، خلاقیت فقط ارتباط برقرار کردن بین چیزهاست. در این مطلب دیدید که برای خلاق بودن ابتدا باید بتوانید مشاهدهگر، تحلیلگر و تعمیم دهنده خوبی باشید تا بتوانید میان تجربه هایی که به دست آوردید ارتباط برقرار کنید. سپس قادر خواهید بود راهکارهایی خلاقانه و جدید ارائه دهید که تاکنون هیچکس به آن فکر نکرده است. پس خلاقیت چیزی جز برقراری ارتباط بین تجربیاتی که داشته ایم و تعمیم آنها نیست. نظر شما چیست؟ شما برای افزایش خلاقیت و تواناییهای خود در برنامه نویسی از چه روش هایی استفاده میکنید؟
سلام. مقالهی بسیار جالبی بود. با سپاس از شما. من تازه شروع به یادگیری زبان پایتون کردم. فکر میکنم مقالاتی که زیر این مقاله لینک شدند هم خیلی به دردم بخوره. از شما و دستاندرکاران سایت سونلرن سپاسگزارم. پیروز باشید.
اناهیتا۱۱ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۲۸
مرسی من برنامه نویس نیستم ولی برام خوب بود
نازنین کریمی مقدم۱۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۳
برنامه نویسی به ما کمک میکنه تا نوع فکر کردنمون رو ساختاریافتهتر کنیم. برنامه نویسی یک روش زندگی هست و در خیلی از مدارس خارج از کشور در همون سنین پایین به دانش آموزان تدریس میشه.
ممنون که با ما همراه هستید :)
fateme afshar۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۱
عالی بود و خیلی ممنون از شما ...
میشه لطفا یه مقاله برای راهنمایی کسایی که تازه برنامه نویس شدن جهت ورودشون به بازار کار هم بنویسید
من تازه زبان php رو یاد گرفتم ولی نمیدونم چطوری وارد بازار کار بشم از چه طریقی .
ممنون میشم راهنمایی کنید.
مهدی علامه۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۱۵:۱۳
سلام خانم افشار
ممنونم از شما
بله، چندین مقاله در راستای آموزش ورود به بازار کار، استخدام شدن، روشهای مصاحبه استخدامی و.... در حال نگارش هستند
انشالله به زودی منتشر میشوند
شروع رایگان یادگیری برنامه نویسی
کلیک کنید 👇
دوره الفبای برنامه نویسی با هدف انتخاب زبان برنامه نویسی مناسب برای شما و پاسخگویی به سوالات متداول در شروع یادگیری موقتا رایگان شد: