حتما برای یک بار هم که شده شاهد نرم افزارهایی مثل تلگرام، واتس اپ و … بودید و به احتمال زیاد از نسخهی وب آنها نیز استفاده کردهاید. آیا تا به حال به این فکر کردهاید که این نرم افزارها چگونه نوشته میشوند و میتوانند در مرورگر شما مثل یک نرم افزار در کامپیوتر شما عمل کنند؟ اگر به این سوال یا به سوالات مشابه برخورد کردهاید با ما در این مقاله همراه باشید تا برنامه نویسی سوکت در PHP را به شما آموزش دهیم.
به طور کلی وب سوکت (Web Socket) یک پروتکل ارتباطی مداوم و دو طرفه از مرورگر کاربر به سرور است. ارتباط وب سوکتی به این صورت است که درخواست به صورت Handshake (ارتباط Handshake به ارتباط دو تلفن معروف است که با یکدیگر اطلاعات رد و بدل میکنند) از پروتکل HTTP کاربر به سمت سرور ارسال میشود تا ارتباط بین این دو دستگاه را پایدارتر کند. Web Socket از پروتکل کاملا متفاوت استفاده میکند که آن را در مقابل HTTP منحصر به فرد میکند. قبل از هر چیزی باید اول HTTP و Web socket را با یکدیگر مقایسه کنیم تا متوجه بشویم برنامه نویسی وب سوکت در PHP به چه کاری میآید.
اگر شما یک توسعه دهنده باشید قطعا میدانید که HTTP یا HTTPS چگونه کار میکنند، ما در این بخش سعی میکنیم اشارهی کوچکی به آن کنیم اما اگر میخواهید دقیقتر بدانید حتما مقالات پروتکل HTTP چیست؟ و پروتکل https چیست؟ را بخوانید.
به طور کلی درخواست (Request) شما نیاز به پاسخ دارد و شما از سرور (Server) میخواهید که تمامی پیامهایی که وجود دارد را به ترتیب به شما بر گرداند. همچنین باید گفت که HTTP دارای درخواستهای (Request) مختلفی هست از جمله POST – GET – PUT و … که هر کدام از آنها برای هدفهای مختلفی استفاده میشوند.
اما در Web socket شما احتیاجی ندارید درخواستی ارسال کنید تا پاسخها را به ترتیب دریافت کنید بلکه شما دارای یک ارتباط دو طرفه پایدار هستید و شما فقط به این نیاز دارید که به دادهها گوش (Listen) دهید. به طور واضحتر شما فقط منتظر این میمانید که سرور به شما پیامی بدهد تا بگوید ” هی، یه پیام جدید اومده! “.
تا الان متوجه شدیم که Web socket چگونه کار میکند ولی باید کاربرد برنامه نویسی وب سوکت در PHP را نیز بدانیم تا درک بیشتری از آن داشته باشیم.
RTA که مخفف عبارت Real-Time Application است به اپلیکیشنهایی معروف است که فریم (Frame) به فریم زمان کار میکنند که کاربر احساس میکند نرم افزار در لحظه اجرا میشود. تاخیر زمانی باید درون این نوع اپلیکیشنها به پایینترین حد ممکن برسد و به کاربر این احساس را بدهد که انگار با یک نرم افزار در PC خود در حال کار کردن است.
به احتمال زیاد با نرم افزارهای پیام رسان تحت وب کار کردهاید مثل تلگرام، واتس اپ و … که اینطور نرمافزارها نیز به وسیلهی Web socket توسعه داده شدهاند و شما درون نرم افزارهای پیام رسان تحت شبکه این احساس را میکنید که کاملا یک ارتباط پایدار دارید.
IoT مخفف عبارت Internet of Thing و به معنای اینترنت اشیاء است، اما شاید برایتان جالب باشد زمانی که شما میخواهید برای مثال وضعیت وسایلهای مختلف خانهی خود که، با اینترنت اشیاء کنترل میکنید را مشاهده کنید، این وضعیت و یا Status آنها باید در لحظه به شما گزارش شود و شما شاهد و نظارهگر آنها باشید. در اینجا نیز Web socket نقش مهمی دارد.
یکی از بهترین راهکارهای راهاندازی بازیهای چند نفره آنلاین استفاده کردن از Web socket است چون همانطور که اشاره شد شما دارای یک ارتباط پایدار و دو طرفه هستید و میتوان این بازیها را در این پروتکل به آسانی توسعه و مورد استفاده قرار داد.
استفاده از Web socket بستگی به پروژهی شما دارد که از آن استفاده کنید یا خیر؟ برای مثال زمانی که شما در حال توسعه یک CMS یا یک سیستم مدیریت محتوا هستید لازم به این نیست که شما از Web socketها استفاده کنید، در بخش قبلی ما نیز اشاره کردیم که کاربرد دقیق Web socketها چه زمانی است.
به جذابترین بخش این مقالهی آموزشی رسیدیم. قرار است یک نرم افزار چت ساده با برنامه نویسی سوکت در PHP پیاده سازی کنیم. تا الان متوجه شدیم که وب سوکتها چه هستند و دقیقا چه کار میکنند و الان نوبت به آن رسیده است که از آن استفاده کنیم.
قبل از اینکه دست به کد نویسی ببریم باید به شما توضیح بدهیم که قرار است از چه چیزی استفاده کنیم، ما در این آموزش از پکیج Ratchet استفاده میکنیم تا بتوانیم خیلی راحتتر با Web socket در PHP کار کنیم. برای استفاده و نصب این پکیج ما نیاز داریم که از Composer استفاده کنیم.
به طور کلی Composer یک ابزار مدیریت وابستگی برای PHP است که باعث میشود شما درگیر مدیریت وابستگی بین پکیجها و کتابخانههای PHP نشوید.
اگر سیستم عامل کاربر Windows باشید میتوانید با کلید کردن بر روی لینک Composer فایل نصبی Composer را دانلود کنید و آن را نصب کنید. اما اگر از لینوکس یا مک استفاده میکنید میتوانید به وب سایت Composer installation مراجعه کنید و دستورات را به تربیت انجام دهید تا Composer را در سیستم عامل خود داشته باشید.
یک پوشه به نام websocket یا هر چیز دیگری که دوست دارید در XAMPP و یا WAMP ایجاد میکنیم تا پروژهمان را درون این پوشه توسعه بدهیم. بعد از ساخت پوشه آن را در ویرایشگر خود باز کنید.
یک فایل به نام composer.json ایجاد کنید ساختار json زیر را درونش قرار دهید.
{
"require": {
"cboden/ratchet": "^0.4.1"
},
"autoload": {
"psr-4": {
"ChatApp\\": "src"
}
}
}
در ساختار بالا که برای composer است ما در بخش require نام و ورژن پکیج Ratchet را آوردهایم تا بتوانیم آن را نصب کنیم، در بخش autoload ما از psr-4 برای لود کردن فایلهایمان استفاده کردهایم، قاعدهی کلی این است که شما درون psr-4 یک نام را قرار میدهید که به عنوان namespace پیش فرض شناخته میشود و در مقابل نام پوشه را میدهید که قرار است فایلهای PHP درون آن قرار بگیرید و به طور خودکار لود شوند که ما در اینجا src قرار دادهایم و قرار است کدهای PHP را درون پوشهی src قرار دهیم.
بعد از قرار دادن ساختار json بالا commnad line را در پوشهی خود باز کنید و دستور زیر را وارد کنید تا پکیج برای شما نصب شود، فرایند نصب ممکن است مقداری طول بکشد. (به یاد داشته باشید که باید VPN خود را روشن داشته باشید)
composer install
بعد از اتمام نصب یک پوشه به نام vendor و یک فایل به نام composer.lock برای شما ساخته شده است.
همانطور که گفته شد یک پوشه به اسم src بسازید و بعد از ساخت پوشه درون آن یک فایل PHP به نام chat ایجاد کنید. خارج از پوشه یsrc یعنی درون پوشهی اصلی پروژه دو فایل دیگر به نامهای server.php و index.php ایجاد کنید که در ادامه قرار است کدهای برنامه نویسی سوکت در PHP را در آنها بنویسیم. در نهایت ساختار پوشههای شما به شکل زیر میباشد.
ابتدا تمامی کدهای درون فایل chat.php را قرار میدهیم و بعد از آن به تحلیل خط به خط کدها میپردازیم.
<?php
namespace ChatApp;
use Ratchet\MessageComponentInterface;
use Ratchet\ConnectionInterface;
class Chat implements MessageComponentInterface {
protected $clients;
public function __construct() {
$this->clients = new \SplObjectStorage;
}
public function onOpen(ConnectionInterface $conn) {
// Store the new connection to send messages to later
$this->clients->attach($conn);
echo "New connection! ({$conn->resourceId})\n";
}
public function onMessage(ConnectionInterface $from, $msg) {
foreach ($this->clients as $client) {
if ($from !== $client) {
// The sender is not the receiver, send to each client connected
$client->send($msg);
}
}
}
public function onClose(ConnectionInterface $conn) {
// The connection is closed, remove it, as we can no longer send it messages
$this->clients->detach($conn);
echo "Connection {$conn->resourceId} has disconnected\n";
}
public function onError(ConnectionInterface $conn, \Exception $e) {
echo "An error has occurred: {$e->getMessage()}\n";
$conn->close();
}
}
کدهای بالا تمامی کدهای درون فایل chat.php است و همانطور که قابل مشاهده است این پروژهی کوچک را ما به صورت شئ گرایی توسعه میدهیم، حال نوبت به آن رسیده است که کدها را تحلیل کنیم.
در خط اول تگ php را باز کردهایم تا بتوانیم در آن فایل، کدهای php خود را توسعه بدهیم. در خط بعدی که کد زیر است.
namespace ChatApp;
use Ratchet\MessageComponentInterface;
use Ratchet\ConnectionInterface;
ما ابتدا namespace فایل خود را مشخص کردهایم که این کار باید همیشه در اولین خط فایل php انجام شود، همانطور که در فایل composer.json ما مشخص کردیم که namespace پیش فرض ChatApp است ما نیز در اینجا namespace این کلاس را ChatApp قرار دادهایم.
در خطهای بعدی ما دو کلاس را میبینیم که آنها را use کردهایم، در اصل این کلاسها را بعد از نصب کردن پکیچ Retchat ما در دسترس داریم و باید با استفاده از این دو کلاس و کلاسهای دیگر که به آنها خواهیم پرداخت نرمافزار خود را توسعه دهیم.
class Chat implements MessageComponentInterface {
در خط بعدی ما یک کلاس تعریف کردهایم و نام آن را Chat قرار دادهایم که این نام دلخواه است و هر نامی دوست دارید میتوانید بگذارید اما در ادامه ما کلاس MessageComponentInterface که در بالا use کرده بودیم را implements کردهایم، ما زمانی که یک کلاس Interface مانند کلاس بالا را implements میکنیم باید تمامی متدهای (Method) درون کلاس implements شده را در کلاس فرزند پیاده سازی کنیم. کلاس فرزند همان کلاسی است که یک کلاس دیگر را implements و یا extends میکند.
تمامی متدهایی که ما درون کلاس آوردهایم متدهای همان کلاس MessageComponentInterface است که ما implements کردهایم.
protected $clients;
در خط بعدی ما یک متغیر به نام clients با سطح دسترسی protected ایجاد کردهایم که در ادامه کد از این متغیر استفاده خواهیم کرد.
public function __construct() {
$this->clients = new \SplObjectStorage;
}
در خط بعدی ما یک متد construct__ تعریف کردهایم که به متد سازنده نیز معروف است، زمانی که ما از کلاس Chat یک شی جدید ایجاد کنیم اولین متدی که به طور پیش فرض صدا زده میشود متد construct__ است. ما درون کلاس construct__ متغیری که در بالا تعریف کرده بودیم، متغیر clients را به ساختار object تبدیل کردهایم تا بتوانیم در ادامه مقادیر آبجکتی (object) متفاوتی درونش ذخیره و استفاده کنیم. برای اینکه به متغیرهای کلاس دسترسی داشته باشیم درون متدهای کلاس، از کلمهی کلیدی this$ استفاده میکنیم.
public function onOpen(ConnectionInterface $conn) {
// Store the new connection to send messages to later
$this->clients->attach($conn);
echo "New connection! ({$conn->resourceId})\n";
}
تابع onOpen زمانی اجرا میشود که یک کاربر بخواهد از نرم افزار ما استفاده کند که ما درون این تابع یک conn که همان connection یا اتصال است را با کمک تابع attach درون clients اضافه کردهایم تا تمامی لیست کاربرانی را که در نرم افزار ما هستند را داشته باشیم و بتوانیم مدیریتشان کنیم. در خط بعدی ما یک پیغام را echo کردهایم که نوشتهایم یک اتصال جدید برقرار شده است و آیدی (Id) کسی که متصل شده است را نیز به دنباله آن چاپ کردهایم.
public function onMessage(ConnectionInterface $from, $msg) {
foreach ($this->clients as $client) {
if ($from !== $client) {
// The sender is not the receiver, send to each client connected
$client->send($msg);
}
}
}
تابع onMessage زمانی اجرا میشود که پیامی ارسال شود، این تابع دارای دو پارامتر به نامهای from و msg است که from اطلاعات کسی را در اختیار دارد که پیام ارسال کرده است و متغیر msg حاوی پیام ارسال شده است. درون تابع onMessage یک حلقهی foreach وجود دارد، این حلقه بر روی متغیر clients که ما در بدنهی کلاس تعریف کردهایم پیماش میکند که متغیر clients نیز دارای اطلاعات تمامی کاربرانی است که به نرم افزار ما متصل شدهاند یا در حال استفاده از آن هستند.
درون حلقهی foreach یک شرط قرار دادهایم تا پیام ارسالی را به بقیه کاربران به جز client ارسال کند. اگر بخواهیم یک مثال قابل فهمتر بزنیم این است که برای مثال من یک پیامی را ارسال کردهام (from) این پیام باید برای همه ارسال شود به جز خودم، که این پیام را ارسال کردهام (client).
public function onClose(ConnectionInterface $conn) {
// The connection is closed, remove it, as we can no longer send it messages
$this->clients->detach($conn);
echo "Connection {$conn->resourceId} has disconnected\n";
}
تابع بعدی ما تابع onClose است، این تابع زمانی اجرا میشود که کاربری ارتباطش را با سرور ما قطع میکند یا به عبارتی از نرم افزار ما خارج میشود. به عنوان ورودی این تابع conn را دریافت میکند که همان کسی است که تا الان به سرور ما متصل بوده است. در بدنهی تابع نیز ما به کمک تابع detach که دقیقا کار مخالف تابع attach را انجام میدهد، در اینجا اتصال را قطع میکند و اطلاعات کاربر را از درون متغیر clients حذف میکند. و در نهایت نیز یک پیام چاپ میکند که میگوید ارتباط connection قطع شده است.
public function onError(ConnectionInterface $conn, \Exception $e) {
echo "An error has occurred: {$e->getMessage()}\n";
$conn->close();
}
آخرین تابع ما به نام onError است، این تابع زمانی اجرا میشود که خطایی در برنامه رخ بدهد. این تابع به عنوان ورودی conn که همان connection ما توسط کاربر است و یک Exception را دریافت میکند تا بتوانیم خطای خود را مدیریت کنیم. در بدنهی تابع ابتدا با echo نوع خطا را چاپ میکنیم و در خط بعدی اتصال کاربر را با تابع close میبندیم تا ارتباطش قطع شود.
طبق روال قبلی ابتدا کدهای این فایل را قرار میدهیم و شروع به تحلیل خط به خط آن میکنیم.
<?php
require 'vendor/autoload.php';
use Ratchet\Server\IoServer;
use ChatApp\Chat;
use Ratchet\Http\HttpServer;
use Ratchet\WebSocket\WsServer;
$server = IoServer::factory(
new HttpServer(
new WsServer(
new Chat()
)
),
8080
);
$server->run();
طبق قوانین گذشته برای اینکه بتوانیم کد PHP توسعه دهیم باید تگ php?> را باز کنیم.
require 'vendor/autoload.php';
در خط بالا ما فایل autoload کامپوزر (Composer) را require کردهایم که قرار است فایل chat.php را به صورت خودکار require کند تا ما بتوانیم از آن در این صفحه استفاده کنیم.
use Ratchet\Server\IoServer;
use ChatApp\Chat;
use Ratchet\Http\HttpServer;
use Ratchet\WebSocket\WsServer;
در این بخش ما تمامی کلاسهایی را که لازم داریم use کردهایم تا بتوانیم در برنامه از آنها استفاده کنیم.
$server = IoServer::factory(
new HttpServer(
new WsServer(
new Chat()
)
),
8080
);
در این خط ما از کلاس IoServer که در بالا use کردهایم متد factory را صدا زده ایم و به آن دو ورودی دادهایم. در ورودی اول یک نمونه از HttpServer با کمک new ساختهایم و درونش یک WsServer که همان سرور Web socket ما است را نیز با کلمهی کلیدی new ساختهایم، در داخل کلاس WsServer کلاسی که خودمان در فایل chat.php توسعه دادیم را نیز new کردهایم تا بتوانیم از آن استفاده کنیم. به عنوان ورودی دوم باید port را وارد کنیم که در اینجا پورت 8080 را وارد کردهایم.
$server->run();
در ادامه نیز متغیر server که تمامی کلاسهای مورد نیاز را درون آن new کردهایم را با متد run صدا میزنیم تا این سرور اجرا شود.
در نهایت نیز با استفاده از command line خود یا cmd وارد دایرکتوری (Directory) پروژهی خود شوید و دستور زیر را وارد کنید.
composer dumpautoload
این باعث میشود که autoload کامپوز (Composer) پروژه، فایلهایی را که در اختیارش قرار داده بودیم را لود کند تا ما بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">
<head>
<meta charset="UTF-8">
<meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
<title>Chat</title>
<!-- CSS only -->
<link rel="stylesheet" href="https://stackpath.bootstrapcdn.com/bootstrap/4.5.0/css/bootstrap.min.css" integrity="sha384-9aIt2nRpC12Uk9gS9baDl411NQApFmC26EwAOH8WgZl5MYYxFfc+NcPb1dKGj7Sk" crossorigin="anonymous">
</head>
<body>
<div class="container">
<div class="row">
<ul class="msg-list">
</ul>
</div>
<form method="post" id="chatForm">
<div class="form-group">
<label for="message"></label>
<input type="text" name="message" id="message" class="form-control" />
</div>
<div>
<input type="submit" id="subBtn" class="btn btn-info" value="send">
</div>
</form>
</div>
<script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/jquery/3.5.1/jquery.min.js"></script>
<script>
$(document).ready(function() {
var conn = new WebSocket('ws://localhost:8080');
var chatForm = $('#chatForm');
var userMessage = $("#message");
var msgList = $('.msg-list');
chatForm.on('submit', function(e){
e.preventDefault();
var message = userMessage.val();
conn.send(message);
msgList.prepend("<li style='color:blue;'>" + message +"</li>");
});
conn.onopen = function(e) {
console.log("Connection stablished");
}
conn.onmessage = function(e) {
console.log(e.data);
msgList.prepend("<li style='color:red;'>" + e.data + "</li>");
}
});
</script>
</body>
</html>
در صفحهی index.php ما یک فرم خیلی ساده داریم که ظاهر آن به شکل زیر است.
<div class="container">
<div class="row">
<ul class="msg-list">
</ul>
</div>
<form method="post" id="chatForm">
<div class="form-group">
<label for="message"></label>
<input type="text" name="message" id="message" class="form-control" />
</div>
<div>
<input type="submit" id="subBtn" class="btn btn-info" value="send">
</div>
</form>
</div>
اگر به فرم بالا دقت کنید، فرم ما درون یک div با کلاس container که یک کلاس bootstrap است قرار دارد تا فرم ما را در بر بگیرد و یک position مشخصی داشته باشد. یک تگ با کلاس row وجود دارد که درونش یک تگ ul قرار دارد که کلاس سی اس اس msg-list دارد،این تگ قرار است در بر گیرندهی پیامهای ما باشد.
فرمی که در بالا وجود دارد action ندارد به این معنا که قرار است اطلاعات را به همین صفحه ارسال کند، method فرم ما نیز POST است تا اطلاعاتمان را در این method رد و بدل کنیم. درون فرم نیز یک input وجود دارد که از نوع text است تا ما بتوانیم پیام خود را وارد کنیم و یک input دیگر نیز وجود دارد که از نوع submit است که یک دکمه برای ارسال اطلاعات به حساب میآید.
<script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/jquery/3.5.1/jquery.min.js"></script>
به طور پیش فرض ما کد بالا را که cdn جی کوئری (Jquery) است را در صفحهی html قرار دادهایم تا بتوانیم از jquery استفاده کنیم.
<script>
$(document).ready(function() {
var conn = new WebSocket('ws://localhost:8080');
var chatForm = $('#chatForm');
var userMessage = $("#message");
var msgList = $('.msg-list');
chatForm.on('submit', function(e){
e.preventDefault();
var message = userMessage.val();
conn.send(message);
msgList.prepend("<li style='color:blue;'>" + message +"</li>");
});
conn.onopen = function(e) {
console.log("Connection stablished");
}
conn.onmessage = function(e) {
console.log(e.data);
msgList.prepend("<li style='color:red;'>" + e.data + "</li>");
}
});
</script>
و اما کد جاوا اسکریپتی که به ما کمک میکند تا از Web socket استفاده کنیم.
$(document).ready(function() {
این کد به این معنی است که هر موقع صفحهی index ما به طور کامل load شد کدهای درون این بلاک شروع به اجرا کردن کنند.
var conn = new WebSocket('ws://localhost:8080');
با استفاده از کلاس WebSocket که در جاوا اسکریپت وجود دارد آدرس و پورت خود را مشخص کردهایم و یک شئ از آن را با new ساختهایم و در متغیر conn قرار دادهایم که در ادامه از آن استفاده میکنیم.
var chatForm = $('#chatForm');
var userMessage = $("#message");
var msgList = $('.msg-list');
با استفاده از Jquery المانهای (Element) مورد نظرمان را دریافت کردهایم که در ادامه قرار است درون آنها یا مقداری قرار دهیم یا مقداری را برداریم.
chatForm.on('submit', function(e){
e.preventDefault();
var message = userMessage.val();
conn.send(message);
msgList.prepend("<li style='color:blue;'>" + message +"</li>");
});
در کد بالا ما با استفاده از Jquery و با استفاده از متد on مشخص کردهایم که هر موقع submit شد به این معنی که هر موقع روی دکمهی submit کلید کردند تابع بی نام که به عنوان پارامتر دوم به on دادهایم اجرا شود. به تابع بی نام e را به عنوان ورودی دادهایم، با استفاده از این متغیر e که وجود دارد میتوانیم تمامی event یا رویدادهایی که رخ میدهد کنترل کنیم. برای مثال ما در اینجا از تابع preventDefault از submit شدن تابع جلوگیری کردهایم تا عملیاتی که میخواهیم را انجام دهیم.
در ادامهی کد، مقدار یا value قرار داده شدهی کاربر درون input را استخراج کردهایم، که input را ما در بالا با استفاده از Jquery دریافت کرده بودیم و درون متغیر userMessage قرار داده بودیم و حال با استفاده از تابع val مقدار قرار داده شده درون input را دریافت کردهایم و درون متغیر message قرار دادهایم. در ادامه ما با استفاده از شئ conn که قبلا ساخته بودیم پیام را با کمک تابع send به سمت سرور ارسال میکنیم.
در خط بعدی نیز ما با استفاده از Jquery یک li که حاوی پیام وارد شده است به لیستی که در صفحهی html خود داشتیم اضافه میکنیم و رنگ متن پیغام را آبی کردهایم تا متوجه شویم کدام پیام را ما ارسال کردهایم.
conn.onopen = function(e) {
console.log("Connection stablished");
}
با استفاده از تابع onopen در شئ conn میتوانیم تشخیص بدهیم که یک نفر نرم افزار ما را اجرا کرده است، پس برای تست در console یک پیغام تستی حاوی Connection stablished که به معنی اتصال برقرار شده است را log میکنیم.
conn.onmessage = function(e) {
console.log(e.data);
msgList.prepend("<li style='color:red;'>" + e.data + "</li>");
}
تابع بعدی onmessage زمانی اجرا میشود که یک پیام ارسال شود، این تابع یک پارامتر e دریافت میکند، همانطور که گفتم رویدادهای ما درون آن است، درون e یک تابع به اسم data داریم که پیام ارسال شده توسط کاربر را در بر دارد. ما این پیام را با استفاده از Jquery به لیستمان درون html اضافه میکنیم و رنگ آن را نیز با قرمز استایل دهی میکنیم، توجه داشته باشید e.data که پیام کاربر نیز درونش است را ارسال میکنیم.
با استفاده از cmd یا terminal ویرایشگر خود دستور زیر را اجرا کنید. اگر از cmd استفاده میکنید باید حتما وارد دایرکتوری (Directory) پروژه شوید.
php server.php
با استفاده از دستور بالا ما پوشه server.php را run میکنیم.
برای تست برنامه نویسی سوکت در PHP ، دو مرورگر جدا باز کنید و آدرس پروژه خود را که در XAMPP یا WAMP شما وجود دارد وارد کنید، به خاطر داشته باشید که Apache شما باید start خورده باشد. حال شروع کنید به پیام دادن در دو مرورگر و شاهد یک پیام رسان ساده و جذاب خواهید بود.
در این مقاله به آموزش برنامه نویسی سوکت در PHP پرداختیم. و متوجه شدیم که کارایی Web socket چه است. در ادامه ما برای خود یک پروژه تعریف کردیم و شروع به توسعه دادن آن کردیم، با پکیجی به اسم Ratchet آشنا شدیم و یاد گرفتیم که چگونه میشود با این پکیج کار کرد و حتی تمامی متدهای آن را تحلیل کردیم. در انتها نیز به جاوا اسکریپت نیازمند شدیم و از متد Web socket در جاوا اسکریپت نیز استفاده کردیم تا پروژهمان تکمیل شود. امیدوارم که از این آموزش بهره کافی را برده باشید و با ما در آموزشهای دیگر همراه باشید.
اگر به یادگیری بیشتر در زمینهی PHP علاقه داری، با شرکت در دورهی آموزش PHP در کمتر از یک سال به یک متخصص PHP تبدیل میشوی که آمادهی استخدام، دریافت پروژه، کسب درآمد و یادگیری مباحثی مثل لاراول هستی.