۰ دیدگاه نظر محمدرسول اصغری
دیزان پترن Command چیست؟ (راهکاری برای مدیریت عملیات پیچیده)
سرفصل‌های مقاله
  • الگوی طراحی Command چیست؟
  • کاربردهای الگوی طراحی Command
  • پیاده‌سازی کد با Command
  • مزایای الگوی طراحی Command
  • معایب الگوی طراحی Command
  • جمع‌بندی

در پروژه‌های بزرگ و پیچیده، مدیریت و سازماندهی کدها یکی از چالش‌های اصلیه. هرچه پروژه گسترده‌تر بشه، نیاز به راهکاری برای کنترل بهتر و جلوگیری از ایجاد کدهای درهم‌ریخته بیشتر احساس می‌شه. اینجاست که الگوی طراحی Command وارد میشه. Command به تو این امکان رو می‌ده که هر عملیات و فرمانی رو به صورت مستقل و منظم مدیریت کنی، به طوری که همیشه بدونی هر بخش از کدت دقیقاً چه کاری انجام می‌ده و چطور می‌تونی تغییرات لازم رو اعمال کنی.

این الگو نه تنها کارایی کدهای تو رو بالا می‌بره، بلکه نگهداری و توسعه اون‌ها رو هم ساده‌تر و سریع‌تر می‌کنه. در این مقاله، قراره به صورت دقیق و گام به گام با هم بررسی کنیم که چطور می‌تونی با استفاده از Command، کدهایی بنویسی که هم کارآمد باشن و هم به راحتی قابل گسترش و مدیریت. با ادامه این مقاله، ابزارها و تکنیک‌هایی رو یاد می‌گیری که به تو کمک می‌کنه تا پروژه‌هات رو به سطح بالاتری از کارایی و نظم برسونی. آماده‌ای؟ بریم سراغش!

الگوی طراحی Command چیست؟

الگوی طراحی Command یکی از الگوهای رفتاری توی مهندسی نرم‌افزاره که بهت این امکان رو می‌ده تا عملیات‌ها و فرمان‌های مختلف رو به صورت اشیاء مستقل تعریف و مدیریت کنی. به زبان ساده، این الگو به تو اجازه می‌ده که هر فرمان یا عملیاتی رو که در برنامه‌ات داری، به شکل یک شیء جداگانه در بیاری. این یعنی می‌تونی اون فرمان رو هر زمان که بخوای اجرا کنی، ذخیره‌اش کنی، یا حتی لغوش کنی. Command معمولاً وقتی به کار میاد که نیاز داری وظایف مختلف رو از هم جدا کنی یا قابلیت‌هایی مثل Undo و Redo رو توی برنامه‌هات پیاده‌سازی کنی. با استفاده از این دیزاین پترن، می‌تونی به راحتی کدهات رو منظم‌تر و خواناتر کنی. این الگو بهت کمک می‌کنه که کنترل بیشتری روی فرمان‌ها و عملیات‌های برنامه‌ات داشته باشی و بتونی به راحتی اون‌ها رو مدیریت کنی. همچنین، Command باعث می‌شه که کدهات انعطاف‌پذیرتر بشن و بتونی به راحتی اون‌ها رو گسترش بدی یا تغییر بدی، بدون اینکه نیاز باشه کل سیستم رو دستکاری کنی. این الگو برای پروژه‌هایی که نیاز به مدیریت پیچیده‌ای دارن، مثل بازی‌ها یا نرم‌افزارهای ویرایشی، بسیار مفیده و می‌تونه بهت کمک کنه که تجربه کاربری بهتری ارائه بدی.

کاربردهای الگوی طراحی Command

الگوی طراحی Command کاربردهای متنوع و گسترده‌ای داره که می‌تونه بهت کمک کنه تا پروژه‌هات رو به شکلی سازمان‌یافته‌تر و کارآمدتر مدیریت کنی. از مدیریت عملیات‌های پیچیده گرفته تا ساده‌سازی فرآیندهای برنامه‌نویسی، این دیزاین پترن به تو این امکان رو می‌ده که کدهات رو به شکل منطقی‌تر و قابل نگهداری‌تری ساختاردهی کنی. این الگو برای پروژه‌هایی که نیاز به جداسازی وظایف و اعمال کنترل دقیق روی عملیات‌ها دارن، بسیار مفیده. حالا بیایم با هم نگاهی به چند تا از این کاربردهای مهم بندازیم.

مدیریت عملیات Asynchronous

فرض کن تو یک برنامه وب داری که کاربران می‌تونن به راحتی اقداماتی مثل حذف، ویرایش یا افزودن اطلاعات رو انجام بدن. با استفاده از Command، می‌تونی هر یک از این عملیات رو به صورت یک شیء جداگانه تعریف کنی. اینطوری، اگه کاربر بخواد یک عملیات رو لغو کنه، فقط کافیه که فرمان مربوطه رو پیدا کنه و اجراش رو برگردونه. این دیزاین پترن به تو این امکان رو می‌ده که همزمان از چندین فرمان Asynchronous استفاده کنی و به راحتی اون‌ها رو مدیریت کنی.

ایجاد قابلیت Undo و Redo

یکی از ویژگی‌های جذاب الگوی Command اینه که می‌تونی قابلیت‌های Undo و Redo رو به راحتی در برنامه‌هات پیاده‌سازی کنی. هر بار که کاربر یک تغییر رو انجام می‌ده، فرمان مربوطه در یک لیست ذخیره می‌شه. به این ترتیب، اگه کاربر بخواد تغییرش رو برگردونه، فقط کافیه به لیست مراجعه کنه و فرمان قبلی رو دوباره اجرا کنه. این ویژگی نه تنها تجربه کاربری رو بهتر می‌کنه، بلکه به تو کمک می‌کنه تا برنامه‌هات رو حرفه‌ای‌تر و کاربرپسندتر کنی.

فراخوانی عملیات به صورت هم‌زمان

با استفاده از الگوی Command، می‌تونی چندین عملیات رو به صورت هم‌زمان فراخوانی کنی. مثلاً فرض کن که تو یک بازی ویدیویی داری و نیاز داری چندین فرمان مختلف برای شخصیت‌های بازی به صورت هم‌زمان اجرا بشه. این الگو به تو این امکان رو می‌ده که همه این فرمان‌ها رو به صورت یکجا تعریف کنی و در زمان مناسب اون‌ها رو اجرا کنی. این قابلیت باعث می‌شه که بازی تو روان‌تر و جذاب‌تر بشه و کاربر از تجربه بازی لذت بیشتری ببره.

ایجاد سیستم‌های قابل گسترش

یکی دیگه از کاربردهای جالب الگوی Command اینه که بهت این امکان رو می‌ده که سیستم‌های قابل گسترش و انعطاف‌پذیری بسازی. فرض کن که تو یک نرم‌افزار مدیریت پروژه داری و می‌خوای قابلیت‌های جدیدی بهش اضافه کنی. با استفاده از این دیزاین پترن، می‌تونی به راحتی فرمان‌های جدیدی اضافه کنی، بدون اینکه نیاز به تغییرات بزرگ در کدهای اصلی داشته باشی. این ویژگی بهت کمک می‌کنه که نرم‌افزارت رو به راحتی گسترش بدی و نیازهای جدید کاربران رو برآورده کنی.

جداسازی منطق اجرایی از رابط کاربری

Command به تو این امکان رو می‌ده که منطق اجرایی برنامه رو از رابط کاربری جدا کنی. این یعنی می‌تونی تغییرات در طراحی رابط کاربری رو بدون نیاز به تغییر در منطق اجرایی انجام بدی. اینکار باعث می‌شه برنامه‌ات دقیق‌تر و بهتر طراحی بشه و توسعه و نگهداری اون هم راحت‌تر بشه. این ویژگی به خصوص در پروژه‌های بزرگ و پیچیده که نیاز به همکاری چندین توسعه‌دهنده دارن، بسیار ارزشمنده.

پیاده‌سازی کد با Command

در این بخش، قصد داریم یک سیستم مدیریت پروژه پیچیده رو با استفاده از الگوی طراحی Command پیاده‌سازی کنیم. این سیستم به کاربران اجازه می‌ده که پروژه‌های مختلفی رو ایجاد، ویرایش و حذف کنن. هر پروژه شامل وظایف (tasks)، زیر وظایف (subtasks)، و نظرات (comments) است. هدف ما اینه که سیستمی انعطاف‌پذیر و قابل نگهداری ایجاد کنیم که به راحتی قابل گسترش باشه. برای این منظور، به جای استفاده از کدهای سنگین و پیچیده، از الگوی Command بهره می‌گیریم تا هر عملیات رو به صورت مجزا مدیریت کنیم.

مرحله اول: تعریف کلاس‌های Command پایه

در اولین قدم، می‌خوایم عملیات اصلی مثل ایجاد، ویرایش و حذف پروژه‌ها رو با تعریف کلاس‌های Command مدیریت کنیم. هر یک از این کلاس‌ها یک عملیات خاص رو به صورت مستقل مدیریت می‌کنن.

<?php
namespace App\Commands;
use App\Models\Project;
class CreateProjectCommand
{
    protected $data;
    public function __construct(array $data)
    {
        $this->data = $data;
    }
    public function execute()
    {
        return Project::create($this->data);
    }
}
class UpdateProjectCommand
{
    protected $project;
    protected $data;
    public function __construct(Project $project, array $data)
    {
        $this->project = $project;
        $this->data = $data;
    }
    public function execute()
    {
        return $this->project->update($this->data);
    }
}
class DeleteProjectCommand
{
    protected $project;
    public function __construct(Project $project)
    {
        $this->project = $project;
    }
    public function execute()
    {
        return $this->project->delete();
    }
}

در این کد، سه کلاس CreateProjectCommand، UpdateProjectCommand و DeleteProjectCommand تعریف شده که هر کدوم به صورت مستقل عملیات مربوطه رو انجام می‌دن. با این ساختار، می‌تونیم به راحتی هر عملیات رو اجرا کنیم و کدهامون رو تمیز و قابل نگهداری نگه داریم.

مرحله دوم: استفاده از Commandها در کنترلرهای لاراول

حالا که کلاس‌های Command پایه رو تعریف کردیم، باید اون‌ها رو در کنترلرهای لاراول استفاده کنیم تا عملیات مختلف رو در سیستم مدیریت پروژه اجرا کنیم. این مرحله به ما کمک می‌کنه تا هر عملیات رو به صورت منظم و یکپارچه در کنترلرها مدیریت کنیم.

<?php
namespace App\Http\Controllers;
use App\Commands\CreateProjectCommand;
use App\Commands\UpdateProjectCommand;
use App\Commands\DeleteProjectCommand;
use App\Models\Project;
use Illuminate\Http\Request;
class ProjectController extends Controller
{
    public function store(Request $request)
    {
        $command = new CreateProjectCommand($request->all());
        $project = $command->execute();
        return response()->json($project, 201);
    }
    public function update(Request $request, Project $project)
    {
        $command = new UpdateProjectCommand($project, $request->all());
        $command->execute();
        return response()->json($project, 200);
    }
    public function destroy(Project $project)
    {
        $command = new DeleteProjectCommand($project);
        $command->execute();
        return response()->json(null, 204);
    }
}

در اینجا، از کلاس‌های Command در کنترلرها استفاده کردیم. وقتی کاربر درخواست ایجاد، ویرایش یا حذف یک پروژه رو ارسال می‌کنه، کنترلر مربوطه با استفاده از کلاس Command مربوطه، عملیات رو اجرا می‌کنه. این کار باعث می‌شه که کدها تمیزتر و منظم‌تر بشن و مدیریت عملیات‌های مختلف راحت‌تر انجام بشه.

مرحله سوم: افزودن وظایف به پروژه‌ها با Command

در این مرحله، می‌خوایم عملیات پیچیده‌تری رو مثل افزودن وظایف به پروژه‌ها با استفاده از Command مدیریت کنیم. این عملیات شامل ایجاد وظایف، زیر وظایف و حتی تخصیص کاربران به وظایف هست.

<?php
namespace App\Commands;
use App\Models\Task;
use App\Models\Project;
class AddTaskToProjectCommand
{
    protected $project;
    protected $taskData;
    public function __construct(Project $project, array $taskData)
    {
        $this->project = $project;
        $this->taskData = $taskData;
    }
    public function execute()
    {
        $task = new Task($this->taskData);
        $this->project->tasks()->save($task);
        return $task;
    }
}

در این کد، AddTaskToProjectCommand برای مدیریت عملیات افزودن وظایف به پروژه‌ها استفاده می‌شه. این Command به ما اجازه می‌ده تا بدون افزایش پیچیدگی در کنترلرها، وظایف جدید رو به پروژه‌ها اضافه کنیم.

مرحله چهارم: مدیریت زیر وظایف و تخصیص کاربران

حالا می‌خوایم زیر وظایف و تخصیص کاربران رو به پروژه‌ها اضافه کنیم. برای این کار هم از Command استفاده می‌کنیم تا این عملیات‌ها رو به صورت مستقل و قابل نگهداری مدیریت کنیم.

<?php
namespace App\Commands;
use App\Models\Subtask;
use App\Models\Task;
class AddSubtaskToTaskCommand
{
    protected $task;
    protected $subtaskData;
    public function __construct(Task $task, array $subtaskData)
    {
        $this->task = $task;
        $this->subtaskData = $subtaskData;
    }
    public function execute()
    {
        $subtask = new Subtask($this->subtaskData);
        $this->task->subtasks()->save($subtask);
        return $subtask;
    }
}
class AssignUserToTaskCommand
{
    protected $task;
    protected $userId;
    public function __construct(Task $task, int $userId)
    {
        $this->task = $task;
        $this->userId = $userId;
    }
    public function execute()
    {
        $this->task->assigned_to = $this->userId;
        $this->task->save();
        return $this->task;
    }
}

در این مرحله، دو کلاس Command جدید ایجاد کردیم: AddSubtaskToTaskCommand و AssignUserToTaskCommand. اولین کلاس وظیفه داره که زیر وظایف رو به یک وظیفه اصلی اضافه کنه و دومی برای تخصیص کاربران به وظایف استفاده می‌شه. با این رویکرد، مدیریت پروژه‌ها بسیار انعطاف‌پذیرتر و ساده‌تر می‌شه.

مرحله پنجم: مدیریت نظرات و تاریخچه وظایف

حالا که وظایف و زیر وظایف رو مدیریت کردیم، وقتشه که نظرات و تاریخچه وظایف رو هم به پروژه‌ها اضافه کنیم. این قسمت به کاربران اجازه می‌ده تا نظرات خودشون رو در هر وظیفه ثبت کنن و تاریخچه تغییرات رو مشاهده کنن.

<?php
namespace App\Commands;
use App\Models\Comment;
use App\Models\Task;
class AddCommentToTaskCommand
{
    protected $task;
    protected $commentData;
    public function __construct(Task $task, array $commentData)
    {
        $this->task = $task;
        $this->commentData = $commentData;
    }
    public function execute()
    {
        $comment = new Comment($this->commentData);
        $this->task->comments()->save($comment);
        return $comment;
    }
}
class LogTaskHistoryCommand
{
    protected $task;
    protected $logData;
    public function __construct(Task $task, array $logData)
    {
        $this->task = $task;
        $this->logData = $logData;
    }
    public function execute()
    {
        $this->task->history()->create($this->logData);
    }
}

اینجا، دو Command جدید ایجاد کردیم: AddCommentToTaskCommand برای اضافه کردن نظرات و LogTaskHistoryCommand برای ثبت تاریخچه وظایف. این Commandها به ما اجازه می‌دن که نظرات کاربران رو ثبت کنیم و تغییرات هر وظیفه رو نگهداری کنیم، بدون اینکه نیاز به پیچیدگی بیشتر در کدهای کنترلر داشته باشیم.

مرحله ششم: اجرای عملیات‌ها در صف‌های وظیفه

برای پروژه‌های بزرگ و پیچیده، ممکنه نیاز داشته باشیم که عملیات‌های مختلف رو به صورت غیرهمزمان و در صف‌های وظیفه اجرا کنیم. برای این کار، Commandها رو می‌تونیم به صف‌ها اضافه کنیم تا به صورت خودکار و در زمان‌های مناسب اجرا بشن.

<?php
namespace App\Commands;
use Illuminate\Contracts\Queue\ShouldQueue;
class CreateProjectCommand implements ShouldQueue
{
    protected $data;
    public function __construct(array $data)
    {
        $this->data = $data;
    }
    public function execute()
    {
        return Project::create($this->data);
    }
}

در این کد، CreateProjectCommand رو به‌گونه‌ای پیاده‌سازی کردیم که از صف‌های وظیفه استفاده کنه. با استفاده از این روش، می‌تونیم عملیات‌های سنگین و زمان‌بر رو در پس‌زمینه اجرا کنیم، بدون اینکه بار زیادی روی سرور ایجاد بشه.

با استفاده از الگوی طراحی Command، تونستیم یک سیستم مدیریت پروژه پیچیده رو به‌صورت منظم و قابل نگهداری پیاده‌سازی کنیم. این الگو به ما کمک کرد تا هر عملیات رو به‌صورت مستقل مدیریت کنیم و کدهامون رو به شکلی سازمان‌یافته و انعطاف‌پذیر ساختاردهی کنیم. در نهایت، استفاده از Command باعث شد که توسعه و نگهداری سیستم سریع‌تر و کارآمدتر بشه.

💡 اگر این مقاله برات جالبه و دوست داری بیشتر درباره الگوهای طراحی حرفه‌ای مثل Command بدونی، پیشنهاد می‌کنم حتماً یه سر به دوره‌ی الگوهای طراحی حرفه‌ای - PHP سون‌لرن بزنی. توی این دوره کلی مثال‌های کاربردی و کدهای تمیز منتظرته که بهت کمک می‌کنه کدهات رو حرفه‌ای‌تر و مؤثرتر بنویسی. 🚀

مزایای الگوی طراحی Command

الگوی طراحی Command مزایای زیادی داره که می‌تونه در پروژه‌های مختلف به تو کمک کنه. این دیزاین پترن باعث می‌شه کدهات مرتب‌تر بشه و مدیریت عملیات‌ها برات راحت‌تر بشه. با Command، انعطاف‌پذیری بیشتری در توسعه و تغییرات برنامه‌ها خواهی داشت و از همه مهم‌تر، کدهایت به راحتی قابل نگهداری و توسعه خواهند بود. حالا بیا با هم نگاهی به این مزایا بندازیم.

افزایش خوانایی کد

وقتی از Command استفاده می‌کنی، کدها خیلی تمیزتر و خواناتر می‌شن. هر دستور یا عملی که می‌خوای انجام بدی، به صورت یک کلاس جداگانه تعریف می‌شه. این یعنی که وقتی به کد خودت نگاه می‌کنی، می‌تونی به راحتی متوجه بشی هر بخش از کد چه کاری انجام می‌ده. مثلاً فرض کن یک بازی طراحی کردی؛ با استفاده از Command می‌تونی هر حرکت یک شخصیت رو به عنوان یک دستور جداگانه تعریف کنی. این کار نه تنها به تو کمک می‌کنه که کد رو بهتر بفهمی، بلکه وقتی بخوای تغییراتی اعمال کنی، خیلی سریع‌تر می‌تونی این کار رو انجام بدی و هیچ وقت گیج نمی‌شی.

افزایش انعطاف‌پذیری

یکی از مزایای فوق‌العاده Command اینه که به راحتی می‌تونی دستورات جدیدی اضافه کنی یا دستورات قبلی رو تغییر بدی، بدون اینکه نیاز باشه به کل سیستم تغییرات گسترده‌ای بدی. تصور کن که توی یک نرم‌افزار مدیریتی کار می‌کنی و نیاز به اضافه کردن یک ویژگی جدید داری. با استفاده از Command، فقط کافیه یک کلاس جدید برای این ویژگی بسازی و اونو به سیستم اضافه کنی. این باعث می‌شه که کارایی و سرعت توسعه نرم‌افزار به طرز چشمگیری بالا بره و تو هم وقت بیشتری برای فکر کردن به ایده‌های جدید داشته باشی.

تسهیل در تست و دیباگ

تست کردن و دیباگ کردن کدها همیشه یکی از چالش‌های بزرگ برنامه‌نویس‌ها بوده. اما با Command، کار خیلی راحت‌تر می‌شه. هر دستور به عنوان یک واحد مستقل عمل می‌کنه، بنابراین می‌تونی هر بخش رو به طور جداگانه تست کنی. مثلاً اگر یک باگ در یکی از دستورات پیدا کردی، فقط کافیه به اون کلاس مربوطه بری و مشکل رو برطرف کنی. این باعث می‌شه که دیباگ کردن به مراتب سریع‌تر و مؤثرتر باشه و تو دیگه مجبور نیستی به دنبال مشکلات در کل کد بگردی. این باعث می‌شه که اعتماد به نفست در کار کردن با کد بیشتر بشه و حتی می‌تونی سراغ پروژه‌های بزرگ‌تر بری.

معایب الگوی طراحی Command

هیچ چیزی بی‌نقص نیست و این الگو هم از این قاعده مستثنی نیست. هرچند که مزایای زیادی داره، اما معایبش هم می‌تونه گاهی به چالش‌هایی برای برنامه‌نویسان تبدیل بشه. در ادامه به چند مورد از این معایب اشاره می‌کنم که خوبه بهشون توجه کنی.

پیچیدگی در مدیریت دستورات

یکی از معایب برجسته Command اینه که با افزایش تعداد دستورات، مدیریت و سازمان‌دهی اون‌ها می‌تونه به شدت پیچیده بشه. فرض کن که تو یک پروژه بزرگ کار می‌کنی و تعداد زیادی فرمان متفاوت داری. حالا هر بار که بخوای یه دستور جدید اضافه کنی، باید به دقت به این فکر کنی که این دستور چطور با بقیه دستورات تعامل می‌کنه. این مسئله می‌تونه زمان‌بر و خسته‌کننده بشه و به راحتی منجر به خطاهای ناخواسته بشه. در نتیجه، این پیچیدگی ممکنه تو رو از استفاده بهینه از این الگو باز داره.

اضافه شدن بار اضافی به کد

وقتی از Command استفاده می‌کنی، هر دستور یک شیء جداگانه ایجاد می‌کنه. این یعنی که برای انجام حتی ساده‌ترین عملیات‌ها، باید یک کلاس جدید بسازی. این مسئله ممکنه در ابتدا به نظر خوب بیاد، اما وقتی کدت بزرگ و پیچیده بشه، بار اضافی که روی کدت میاد می‌تونه به سرعت افزایش پیدا کنه. این بار اضافی ممکنه باعث کاهش عملکرد برنامه بشه و در نهایت تجربه کاربری رو تحت تأثیر قرار بده. بنابراین، باید به این نکته توجه کنی که استفاده از این الگو ممکنه منجر به کدهای سنگین‌تر بشه.

کاهش کارایی در برخی شرایط

هرچند که Command برای بسیاری از سناریوها مفیده، اما در شرایط خاص می‌تونه کارایی رو کاهش بده. برای مثال، اگه دستورات زیادی وجود داشته باشه که نیاز به اجراهای فوری دارن، زمان ایجاد و مدیریت اشیاء جدید می‌تونه به عملکرد کلی برنامه آسیب بزنه. در این موارد، ممکنه استفاده از الگوهای دیگه که به تعامل سریع‌تر بین اجزای برنامه کمک می‌کنن، بهینه‌تر باشه. پس همیشه باید به شرایط و نیازهای پروژه‌ت توجه کنی.

پیش‌بینی‌ناپذیری در عملکرد

زمانی که دستورات به صورت مستقل از هم اجرا می‌شن، پیش‌بینی رفتار برنامه ممکنه سخت بشه. این مسئله به خصوص زمانی که چندین دستور به طور هم‌زمان در حال اجرا هستن و به صورت همزمان با هم تعامل دارن، بیشتر به چشم میاد. ممکنه به سادگی فراموش کنی که کد چه دستوری رو در چه زمانی اجرا می‌کنه و این می‌تونه منجر به رفتارهای غیرمنتظره بشه. این عدم پیش‌بینی‌پذیری ممکنه به راحتی باعث سردرگمی و اشکال در کد بشه، به ویژه برای برنامه‌نویسانی که تازه با این الگو آشنا شدن.

جمع‌بندی

توی این مقاله، با الگوی طراحی Command آشنا شدیم و دیدیم که چطور می‌تونه بهت کمک کنه تا پروژه‌های پیچیده رو به شکلی منظم‌تر و قابل مدیریت‌تر پیاده‌سازی کنی. از تعریف کلاس‌های Command برای مدیریت عملیات پایه گرفته تا افزودن وظایف، زیر وظایف و حتی مدیریت نظرات و تاریخچه وظایف، همه رو به صورت گام به گام مرور کردیم. همچنین یاد گرفتیم چطور می‌تونیم این عملیات‌ها رو در صف‌های وظیفه اجرا کنیم و از این طریق، کارایی برنامه‌هامون رو بالاتر ببریم.

حالا که به اینجا رسیدی، به نظرت Command چقدر می‌تونه در پروژه‌های خودت مفید باشه؟ مطمئنم که با این ابزار می‌تونی کدهایی بنویسی که هم مرتب‌تر باشن و هم در آینده به راحتی قابل نگهداری و گسترش باشن. اگر سوالی داری یا تجربه‌ای از استفاده این الگو در پروژه‌های خودت داری، حتماً در بخش کامنت‌ها بنویس. دوست دارم بدونم تو چطور از Command در کدهات استفاده می‌کنی و چه نتایجی به دست آوردی. منتظر نظراتت هستم!

۰ دیدگاه
ما همه سوالات و دیدگاه‌ها رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

دوره الفبای برنامه نویسی با هدف انتخاب زبان برنامه نویسی مناسب برای شما و پاسخگویی به سوالات متداول در شروع یادگیری موقتا رایگان شد:

۲۰۰ هزار تومان رایگان
دریافت دوره الفبای برنامه نویسی