۰ دیدگاه نظر سحر پاشائی
هنر داستان‌سرایی برند: چطور با داستان‌گویی، برندتان را ماندگار کنید
سرفصل‌های مقاله
  • داستان‌سرایی برند (Brand Storytelling) چیه؟
  • چرا داستان‌سرایی برند مهمه؟
  • فرق داستان‌سرایی برند با بازاریابی سنتی چیه؟
  • چطور داستان‌سرایی برند رو به استراتژی بازاریابیتون اضافه کنید؟
  • عناصر مهم برای داستان‌سرایی مؤثر در برند
  • چطور یه داستان جذاب برای برندتون بنویسید؟
  • ۵ برندی که داستان‌سرایی رو درست انجام دادن
  • سوالات متداول
  • جمع‌بندی

در دنیای امروزی که هر کسی روزانه با تبلیغ‌های فراوانی مواجه می‌شه، برندها برای اینکه از این شلوغی تبلیغاتی جلو بزنن و نظر مخاطب‌ها رو به خودشون جلب کنن، به داستان‌سرایی روی آوردن.

اما داستان‌سرایی برند فقط این نیست که از گذشته یا هدف شرکت حرف بزنیم؛ هدف اصلی، ایجاد ارتباط احساسی عمیق با مخاطبه. تحقیقات نشون می‌ده که وقتی مشتری‌ها از نظر احساسی به یه برند نزدیک می‌شن، ۲.۴ برابر بیشتر بهش وفادار می‌مونن و خریدشون رو تکرار می‌کنن.

داستان‌ها کمک می‌کنن برندها تو ذهن مردم موندگارتر بشن و راحت‌تر توی بازار شلوغ امروز دیده بشن. با روایت یه داستان ساده، برند می‌تونه ارزش‌ها، هدف‌ها و حتی پیچیده‌ترین ایده‌هاش رو به روشی جذاب و تاثیرگذار منتقل کنه.

داستان‌سرایی موفق دو تا سوال کلیدی رو جواب می‌ده: چرا مخاطب باید به این داستان اهمیت بده؟ و چرا باید اون رو به اشتراک بذاره؟ بیاید نگاهی عمیق‌تر به مفهوم داستان‌سرایی برند و اصولش بندازیم.

داستان‌سرایی برند (Brand Storytelling) چیه؟

داستان‌سرایی برند یه استراتژی بازاریابیه که از قدرت روایت استفاده می‌کنه تا با مخاطب هدف ارتباط برقرار کنه. برعکس بازاریابی سنتی که بیشتر روی تبلیغ ویژگی‌های محصول یا تخفیف‌ها تمرکز داره، داستان‌سرایی برند به ریشه‌ی نیاز طبیعی ما به داستان‌ها می‌پردازه و از این طریق به دل مخاطب نفوذ می‌کنه.

این نوع داستان‌سرایی می‌تونه شکل‌های مختلفی داشته باشه، از یه ویدیوی تبلیغاتی ساده گرفته تا تجربه‌های دیجیتالی و تعاملی. می‌تونه یه ویدیوی کوتاه برای گوشی‌های موبایل باشه یا یه سری ویدیوی چند قسمتی در یوتیوب، یا هر چیزی بین این دو.

داستان‌سرایی قوی باعث می‌شه برندتون انسانی‌تر، قابل لمس و موندگار بشه که نتیجش افزایش آگاهی مخاطب از برند، درگیر کردن اون‌ها و در نهایت افزایش فروشه.

در اصل، هدف داستان‌سرایی برند اینه که:

  • احساسات رو برانگیخته کنه
  • ارزش‌های برند رو به نمایش بذاره
  • یه تاثیر موندگار بذاره
  • وفاداری مشتری رو بسازه

چرا داستان‌سرایی برند مهمه؟

تو دنیایی که مردم تقریبا تو هر لحظه بیداریشون با تبلیغات روبه‌رو هستن، داستان‌سرایی راهی عالیه برای اینکه برندتون تو این شلوغی به چشم بیاد. طبق یه تحقیق از «هد استریم»، ۵۵٪ از مصرف‌کننده‌ها احتمال خریدشون از برندی که داستانشون به دلشون نشسته بیشتره و ۴۴٪ از اون‌ها حتی این داستان رو با دیگران به اشتراک می‌ذارن و این یعنی برندتون راحت‌تر دست به دست می‌چرخه.

داستان‌سرایی وقتی یه ارتباط احساسی قوی با مخاطب ایجاد می‌کنه، تصویر برندتون رو به شدت ارتقا می‌ده. جالبه بدونید که مشتری‌هایی که ارتباط احساسی با برند دارن، ۵۲٪ ارزش بیشتری برای برند ایجاد می‌کنن نسبت به اون‌هایی که فقط ازش راضین.

فرق داستان‌سرایی برند با بازاریابی سنتی چیه؟

بازاریابی سنتی معمولا با روش‌های مستقیم مثل تبلیغ محصول، تخفیف، یا پیشنهادات ویژه سراغ مشتری می‌ره و هدفش بیشتر اینه که مشتری زود تصمیم بگیره و خرید کنه.

اما داستان‌سرایی برند بیشتر به این می‌پردازه که یه رابطه عمیق‌تر با مخاطب ایجاد کنه و داستانی رو تعریف کنه که با هویت، ارزش‌ها و پیام برند همخونی داره. به‌جای تمرکز روی فروش سریع، داستان‌سرایی برند تلاش می‌کنه تا یه حس نزدیک و آشنا با مخاطب ایجاد کنه و به تدریج اعتماد و آگاهی نسبت به برند رو بسازه. این استراتژی می‌تونه شامل تولید محتوا، تبلیغات بومی، یا کمپین‌های چندرسانه‌ای باشه که داستان برند رو از چند جهت و در کانال‌های مختلف به گوش مخاطب می‌رسونه.

ویژگیبازاریابی سنتیداستان‌سرایی برند
هدففروش و تبدیل سریع (Conversations)ساخت روابط بلندمدت و افزایش وفاداری برند
حوزه تمرکزویژگی‌های محصول، تخفیف‌ها و تبلیغاتارزش‌ها، ماموریت برند و ارتباط احساسی
کانال‌هاتلویزیون، رادیو، چاپ، ایمیل مستقیم، تبلیغات آنلاینبازاریابی محتوا، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویدیوهای داستانی
نوع تعامل با مصرف‌کنندهتراکنشی؛ مخاطب‌ها براساس پیشنهادها واکنش نشون می‌دنرابطه‌ای؛ مخاطب‌ها براساس ارتباط احساسی درگیر می‌شن
مثالتبلیغ تلویزیونی ۳۰ ثانیه‌ای که کاهش قیمت محصول رو نشون می‌دهسری ویدیوهایی که داستان شکل‌گیری برند و سفر موسس برند رو روایت می‌کنه

چطور داستان‌سرایی برند رو به استراتژی بازاریابیتون اضافه کنید؟

داستان‌ها فقط گفته نمی‌شن؛ شنیده هم می‌شن! یعنی وقتی دارید داستان برندتون رو می‌سازید، باید به فکر مخاطب هم باشید. برای اینکه داستان‌سرایی رو به شکلی درست وارد بازاریابیتون کنید، لازمه از نگاه محصول‌محور به سمت نگاه مشتری‌محور حرکت کنید. حالا چطور می‌شه این کار رو انجام داد؟

  • ارزش‌ها و ماموریت برندتون رو مشخص کنید: اول باید دقیقاً بدونید برندتون چه ارزشی داره و دنبال چیه. این ارزش‌ها و اهداف، راهنمای شما برای تعریف داستان‌های برندتون هستن. مثلاً اگه «پایداری» یکی از ارزش‌های اصلی برنده، داستان‌هایی بسازید که این ارزش رو بازتاب بده و تعهدتون به محیط زیست رو نشون بده.
  • مخاطب‌تون رو بشناسید: حسابی تحقیق کنید تا از خصوصیات، ترجیحات، دغدغه‌ها و آرزوهای مخاطب هدفتون سر در بیارید. داستان‌هاتون رو طوری طراحی کنید که با این نکات هماهنگ باشه؛ جوری که مخاطب احساس کنه داستان‌های برند شما، بخشی از زندگی و تجربه‌های خودش رو هم به تصویر می‌کشه.
  • داستان‌های واقعی و قابل‌ارتباط بسازید: دنبال داستان‌های واقعی باشید که با ارزش‌ها و ماموریت برندتون همخوانی داشته باشه. این داستان‌ها می‌تونن درباره سفر برند شما، چالش‌هایی که پشت سر گذاشتید، موفقیت مشتری‌ها یا تاثیرات مثبتی باشه که ایجاد کردید. داستان برند لازم نیست همیشه مستقیم درباره خود برند باشه؛ گاهی می‌تونید با استفاده از استعاره، قصه، یا حتی موسیقی، روایت‌های غیرمستقیم و جذاب‌تری بسازید.
  • از چند کانال برای داستان‌سرایی استفاده کنید: شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ، محتوای ویدیویی، پادکست، تبلیغات بومی و کمپین‌های ایمیلی همگی ابزارهای خوبی برای داستان‌سرایی هستن. هر پلتفرم ویژگی‌ها و فرصت‌های خاص خودش رو برای جذب مخاطب داره؛ مثلاً در اینستاگرام می‌تونید داستان‌های بصری روایت کنید، در وبلاگ می‌تونید روایت‌های عمیق‌تر داشته باشید یا از تجربه‌های مشتری‌ها در ایمیل استفاده کنید.
  • داستان برند رو پایه و اساس تمام بازاریابیتون قرار بدید: داستان برند باید مثل یه نخ نامرئی باشه که تمام فعالیت‌های بازاریابیتون رو به هم وصل کنه. چه محصول جدیدی رو معرفی کنید، چه محتوایی برای شبکه‌های اجتماعی تولید کنید، یا کمپین تبلیغاتی جدیدی راه بندازید، داستان برندتون باید همیشه در مرکز باشه. این استمرار به شکل‌گیری هویت برند کمک می‌کنه و تصویر منسجمی از برندتون می‌سازه.
  • با مخاطب در تعامل باشید و داستان رو تکامل بدید: داستان‌سرایی یک پروسه دائمیه و با رشد برند و تغییرات بازار تغییر می‌کنه. از مخاطب‌هاتون بخواید که تجربه‌ها و داستان‌های خودشون رو درباره برندتون به اشتراک بذارن. این محتواهای تولید شده توسط کاربر، اصالت بیشتری به برندتون می‌ده و حس یک جامعه مشترک رو بین شما و مخاطب‌ها ایجاد می‌کنه. به‌علاوه، آمادگی داشته باشید که داستان برندتون رو به مرور با رشد شرکت و تغییرات بازار به‌روزرسانی کنید.
  • اثربخشی داستان‌سرایی‌تون رو بسنجید: در نهایت، برای اینکه مطمئن بشید داستان‌سراییتون تاثیرگذار بوده، نتایج رو با بررسی معیارهایی مثل میزان تعامل، احساس مخاطب نسبت به برند و نرخ تبدیل بسنجید. این اطلاعات بهتون کمک می‌کنه که روش‌هاتون رو بهبود بدید و مطمئن بشید که داستان‌سراییتون همچنان با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنه و به نتایج دلخواه می‌رسه.

عناصر مهم برای داستان‌سرایی مؤثر در برند

Brand Storytelling

برای اینکه داستان برندتون به دل مخاطب بشینه و تاثیرگذار باشه، باید به چند تا عنصر اصلی توجه کنید:

اصالت

مردم خیلی راحت محتواهای تقلبی رو تشخیص می‌دن. داستان شما باید واقعی باشه و ارزش‌ها، ماموریت و چشم‌انداز برندتون رو به خوبی نشون بده. امروزه مشتری‌ها هوشمندتر شدن و خیلی زود متوجه می‌شن اگه داستان شما اصالت نداشته باشه؛ همین باعث می‌شه اعتمادشون رو از دست بدید و اعتبار برندتون خدشه‌دار بشه. با صداقت و شفافیت در داستان‌گویی، می‌تونید اعتبار بیشتری کسب کنید و ارتباط عمیق‌تری با مخاطب‌ها برقرار کنید. مثلاً می‌تونید از چالش‌های واقعی که برندتون باهاشون روبه‌رو بوده و چطوری اون‌ها رو پشت سر گذاشته، صحبت کنید. این کار داستانتون رو قابل لمس و الهام‌بخش می‌کنه.

قابلیت ارتباط

اینکه مخاطب بتونه خودش رو در داستان شما ببینه خیلی مهمه. داستان‌هایی بسازید که با نیازها، خواسته‌ها و تجربه‌های مخاطب همخوانی داشته باشن. وقتی مشتری‌ها احساس کنن که برند شما به زندگی و نیازهای خودشون نزدیکه، احتمال بیشتری داره که ارتباط احساسی و طولانی‌مدتی با برند برقرار کنن. برای رسیدن به این هدف، به ویژگی‌های جمعیتی و رفتاری مخاطب هدفتون توجه کنید و داستان‌هایی طراحی کنید که آرزوها، چالش‌ها و تجربه‌های اون‌ها رو بازتاب بده.

ارتباط احساسی

با تحریک احساساتی که با مخاطب هدف همخوانی داره، می‌تونید پیام برندتون رو تاثیرگذارتر و ماندگارتر کنید. چه شادی، چه الهام، چه همدردی یا نوستالژی، داستانتون باید احساساتی رو برانگیزه که با هویت و ارزش‌های برند شما هماهنگ باشه. این ارتباط احساسی باعث می‌شه که داستان شما به یاد موندنی بشه و مخاطب رو به انجام عملی مثل خرید، به اشتراک‌گذاری محتوا یا حتی تبدیل شدن به طرفدار وفادار برند ترغیب کنه. برای مثال، برندهایی مثل «داو» با استفاده از داستان‌سرایی احساسی موفق شدن که مخاطب‌ها رو به سطحی عمیق‌تر از ارتباط برسونن و چالش‌های اجتماعی رو به شکل معناداری مطرح کنن.

سادگی

تو دنیایی که آدم‌ها دائم دارن از هر طرف اطلاعات می‌گیرن، سادگی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یه داستان خوبه. داستان برندتون باید واضح، مختصر و قابل فهم باشه. از استفاده از کلمات پیچیده یا جزئیات غیرضروری که می‌تونن پیام اصلی رو گم کنن، پرهیز کنید. یه داستان ساده و سرراست راحت‌تر تو ذهن می‌مونه و بیشتر احتمال داره که به اشتراک گذاشته بشه. برای رسیدن به این سادگی، روی یه پیام قوی تمرکز کنید که ماهیت برندتون رو به خوبی نشون بده.

ثبات

داستان برندتون باید توی همه پلتفرم‌ها و نقاط ارتباطی، مثل شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت، کمپین‌های آنلاین و حتی برخوردهای رو در رو با مشتری‌ها، ثابت باشه. این ثبات باعث می‌شه که هویت برندتون در ذهن مخاطب جا بیفته و اعتمادشون رو به دست بیارید. وقتی داستان برندتون توی هر جایی که مخاطب با شما در ارتباطه، همون پیام رو منتقل کنه، اون‌ها راحت‌تر برندتون رو به یاد میارن و جایگاه برندتون تو ذهنشون قوی‌تر می‌شه.

مثال: برند کوکاکولا رو در نظر بگیرید که سال‌هاست پیام "شادی و با هم بودن" رو به شکل ثابت توی داستان‌هاش داره. این پیام ثابت و ساده، باعث شده کوکاکولا به یکی از شناخته‌شده‌ترین برندهای دنیا تبدیل بشه.

چطور یه داستان جذاب برای برندتون بنویسید؟

حالا که می‌دونید چه چیزهایی مهمه، بریم سراغ اینکه چطور این کار رو انجام بدید! اینجا یه چک‌لیست ۷ مرحله‌ای داریم که به موفقیت داستان‌سرایی برندتون کمک می‌کنه:

گام ۱: از سوال اصلی شروع کنید: چرا برند شما وجود داره؟

ماموریت برندتون چیه؟ چه تغییری توی دنیا می‌خواید ایجاد کنید؟ هدف برندتون باید محور اصلی داستانتون باشه و به هر کاری که انجام می‌دید جهت بده.

گام ۲: مخاطب‌تون رو بشناسید.

تحقیق کنید تا ارزش‌ها، دغدغه‌ها و انگیزه‌های مخاطب رو بهتر درک کنید. چه چیزهایی براشون مهمه؟ چه چالش‌هایی توی زندگیشون دارن؟ وقتی داستان برندتون با نیازها و خواسته‌های مخاطب هماهنگ باشه، روایت جذاب‌تر و مرتبط‌تری خواهید داشت.

گام ۳: صدای منحصربه‌فرد و شخصیت برندتون رو مشخص کنید

ببینید برندتون چه شخصیتی داره؛ آیا برندتون شاد و بازیگوشه یا جدی و حرفه‌ای؟ این شخصیت باید به‌خوبی هویت برند رو نشون بده و توی داستان‌سرایی هم به شکل یکپارچه استفاده بشه. لحن و زبونی که به کار می‌برید، باید طوری باشه که مخاطب حس کنه با یه شخصیت واقعی و ثابت طرفه، نه چیزی که هر روز یه شکل جدید به خودش می‌گیره.

گام ۴: ساختار داستان رو بچینید

برای ساختن یه داستان جذاب، از الگوی کلاسیک داستان‌گویی استفاده کنید: شروع، میانه و پایان. اول، داستان رو با معرفی کلی برند شروع کنید؛ بعد به چالش‌ها و سختی‌هایی که برندتون تجربه کرده بپردازید؛ و در نهایت، نشون بدید چطور تونستید بر این چالش‌ها غلبه کنید و به اهدافتون برسید.

گام ۵: از تصاویر، ویدیوها و گرافیک‌ها استفاده کنید

عناصر بصری مثل عکس و ویدیو می‌تونن داستانتون رو جذاب‌تر کنن و احساسات و پیام‌هایی رو منتقل کنن که گاهی با کلمات به سختی بیان می‌شن. مثلاً، یه ویدیوی پشت‌صحنه از فرآیند تولید محصول، عمق بیشتری به داستانتون اضافه می‌کنه و مخاطب رو به برند نزدیک‌تر می‌کنه.

گام ۶: از نظرات و تجربیات مشتری‌ها استفاده کنید

داستان‌های واقعی از مشتری‌ها خیلی قدرتمندن. نظرات و تجربه‌های واقعی مشتری‌هایی که برندتون توی زندگیشون اثر مثبت داشته رو به اشتراک بذارید. این مثال‌های واقعی باعث می‌شن مخاطب‌های جدید بتونن خودشون رو توی داستان شما ببینن و حس اعتماد بیشتری به برندتون پیدا کنن.

گام ۷: اصالت داشته باشید

بله، بارها گفتیم و باز هم می‌گیم: اصالت حرف اول رو می‌زنه! اغراق نکنید و چیزی رو بهتر از اونچه که هست نشون ندید. هرچی داستانتون واقعی‌تر باشه، اعتماد بیشتری جلب می‌کنه و بیشتر تو دل مخاطب جا باز می‌کنه. تو کل فرآیند داستان‌سرایی، همیشه به ارزش‌ها و ماموریت اصلی برندتون وفادار بمونید.

۵ برندی که داستان‌سرایی رو درست انجام دادن

حالا بریم چند مثال واقعی رو بررسی کنیم تا بهتر بتونی ایده بگیری:

آئودی و Outbrain

آئودی با همکاری «برند استودیو» از Outbrain یه تجربه داستان‌سرایی متفاوت و جذاب ایجاد کرد. تیم طراحی Outbrain یه فرمت تبلیغاتی دیجیتالی تعاملی درست کردن که دو راه مختلف برای تعامل مخاطب‌ها در نظر گرفته بود.

کسانی که روی آگهی آئودی سوایپ کردن، به یه ویدیوی ۱۵ ثانیه‌ای هدایت شدن که درباره ماشین مفهومی آئودی، تکنولوژی‌ها و نوآوری‌های این برند توضیح می‌داد. اما اگه روی آگهی تپ می‌کردن، مستقیم به سایت آئودی می‌رفتن. این ساختار چندوجهی باعث شد که آئودی حداکثر تعامل رو از مخاطب‌ها بگیره و اطلاعات زیادی از برندش رو به شیوه‌ای جذاب ارائه بده.

نتیجه این داستان‌سرایی تعاملی؟ این کمپین ۷۹٪ بیشتر از تبلیغات مشابه تعامل ایجاد کرد و نرخ تعاملش بالای ۴٪ بود. این ترکیب داستان‌سرایی برند با تعامل تعاملی، کلید موفقیت آئودی توی این کمپین بود.

نایک

نایک با کمپین معروفش «Just Do It» یا همون «فقط انجامش بده» داستان‌هایی از پشتکار و غلبه بر چالش‌ها تعریف می‌کنه. این کمپین به زیبایی ارزش‌های برند نایک رو به مخاطب‌ها نشون می‌ده – داستانی درباره انگیزه و قدرت بخشیدن به خود. موفقیت این کمپین به خاطر تواناییش توی ارتباط احساسی با مخاطبه و به همین دلیل یکی از ماندگارترین داستان‌های برندی که تا به امروز ساخته شده.

Airbnb

کمپین «احساس تعلق در هر جا» از Airbnb روی این موضوع تمرکز داشت که هرجای دنیا که باشی، بتونی حس کنی خونه خودتی. این کمپین با استفاده از داستان‌های واقعی مشتری‌ها، نشون داد که چطور این پلتفرم به مسافرا کمک می‌کنه تا هر جا که هستن حس آرامش و راحتی داشته باشن.

این حس تعلق توی کل داستان کمپین جا افتاده بود و Airbnb رو نه فقط به‌عنوان یه سرویس برای پیدا کردن جا، بلکه به‌عنوان یه همراه برای تجربه‌های واقعی و معنادار معرفی کرد.

Patagonia Provisions

Patagonia Provisions داستان‌سرایی رو تو تمام بخش‌های فروشگاه آنلاین خودش به کار گرفته. این برند با کشاورزا و ماهیگیرای کوچیکی که دغدغه محیط زیست دارن، همکاری می‌کنه و داستان‌هایی رو درباره نحوه تأمین محصولاتشون به اشتراک می‌ذاره. مشتریا از این طریق با کشاورزی پایدار آشنا می‌شن و می‌تونن انتخاب‌های آگاهانه‌تری داشته باشن. این ارتباط عمیق از طریق داستان‌هایی که با ارزش‌های برند هماهنگه، باعث می‌شه مشتریا حس نزدیکی بیشتری به برند پیدا کنن.

Rivian

ریویان، یه تولیدکننده آمریکایی ماشین‌های برقی، خیلی سریع تونست با داستان‌سرایی درخشانش جایگاه خودش رو تو بازار پیدا کنه. داستان‌های ریویان درباره ماجراجویی، پایداری و تعهد به آینده‌ای بهتره. یکی از کمپین‌های به‌یادموندنی ریویان «دنیا رو همیشه پر از ماجراجویی نگه دار» هست، که شامل سری ویدیوهایی می‌شه که پشت صحنه ارزش‌ها، توسعه محصولات و عشق به ماجراجویی این برند رو نشون می‌ده.

سوالات متداول

Brand Storytelling FAQ

1. داستان‌سرایی برند چطور می‌تونه به جذب مشتری کمک کنه؟

داستان‌سرایی برند به برند شما یک هویت خاص و قابل لمس می‌ده که مشتری‌ها بهش حس نزدیکی پیدا می‌کنن. وقتی مخاطب بتونه با داستان برند ارتباط برقرار کنه و احساساتش درگیر بشه، احتمال اینکه به برند شما وفادار بشه و حتی خریدش رو تکرار کنه، خیلی بیشتر می‌شه. این باعث می‌شه برندتون تو ذهن مشتری موندگارتر بشه و در بازار شلوغ امروزی راحت‌تر دیده بشه.

2. چه تفاوتی بین بازاریابی سنتی و داستان‌سرایی برند وجود داره؟

بازاریابی سنتی بیشتر روی فروش مستقیم و ویژگی‌های محصول تمرکز داره، مثل تخفیف یا پیشنهادهای ویژه. اما داستان‌سرایی برند به جای فروش سریع، روی ایجاد ارتباط عمیق و احساسی با مخاطب کار می‌کنه. به زبان ساده، داستان‌سرایی برند با تعریف یک روایت مرتبط با ارزش‌ها و هویت برند، مشتری رو به یک همراه بلندمدت تبدیل می‌کنه.

3. چطور می‌تونم داستان‌سرایی برندم رو شروع کنم؟

برای شروع، اول باید ارزش‌ها و ماموریت برندتون رو مشخص کنید و مخاطب هدفتون رو بشناسید. بعد می‌تونید داستان‌هایی بسازید که این ارزش‌ها و نیازهای مخاطب رو بازتاب بده. از کانال‌های مختلف مثل شبکه‌های اجتماعی، ویدیوها و محتوای وبلاگ استفاده کنید تا داستان برندتون رو به گوش مخاطب‌ها برسونید و در نهایت هم، همیشه به اصالت و یکپارچگی برندتون پایبند باشید.

4. چطور می‌شه فهمید که داستان‌سرایی برند موثر بوده؟

برای ارزیابی اثربخشی داستان‌سرایی، می‌تونید معیارهایی مثل میزان تعامل مخاطب، احساسات مثبت یا منفی درباره برند و نرخ تبدیل رو بررسی کنید. این داده‌ها به شما کمک می‌کنن که بفهمید آیا داستان برندتون تونسته تاثیر دلخواه رو روی مخاطب بذاره یا نیاز به بهبود داره.

جمع‌بندی

داستان‌سرایی برند چیزی بیشتر از یه تاکتیک بازاریابیه. ساخت داستان‌های اصیل و احساسی می‌تونه برند شما رو از بقیه متمایز کنه و یه جامعه وفادار از مشتریا براتون بسازه، درست مثل نایک، Airbnb، آئودی و برندهای دیگه. یادتون باشه، بهترین داستان‌های برند فقط محصول یا خدمات رو نمایش نمی‌دن؛ بلکه ارزش‌های شما رو هم به مخاطب نشون می‌دن و ارتباط عمیقی ایجاد می‌کنن. اگه تا حالا نمی‌دونستید چه زمانی برای شروع داستان‌سرایی مناسب‌تره، الان بهترین فرصته – همین الان شروع کنید!

۰ دیدگاه
ما همه سوالات و دیدگاه‌ها رو می‌خونیم و پاسخ میدیم

دوره الفبای برنامه نویسی با هدف انتخاب زبان برنامه نویسی مناسب برای شما و پاسخگویی به سوالات متداول در شروع یادگیری موقتا رایگان شد:

۲۰۰ هزار تومان رایگان
دریافت دوره الفبای برنامه نویسی